بروز رسانی آبان ۲۳ام, ۱۳۹۸ ۶:۵۴ قبل از ظهر
اسفند ۱۵, ۱۳۹۴ admin بشقاب پرنده ها, یوفوها 0
سیر تکاملی فرضیه بیگانگان باستانی- از بلاواتسکی تا پاولز و همچنین برگیر
در برهه ای که روزنی و همچنین فلاماریون مشغول گفتن دیدگاه های خود درباب حیات فرازمینی در قالب داستان تخیلی یا تخیلی- علمی خواهند بود و همچنین هنوز نوبت به امثال ولز و همچنین گریفیث نرسیده می باشد، کتابی به شدت فلسفی توسط فردی یا شخصی به نام هلنا بلاواتسکی به چاپ می رسد. هلنا بلاواتسکی (۱۸۳۱-۱۸۹۱، Blavatsky)، بنیان گذار مکتب تئوصوفی، در معروف ترین شاهکار تئوصوفی، جلد دوم کتاب دکترین راز(۱۸۸۸)- The Secret Doctrine، به عقاید فیلسوفان یونانی در خصوص حیات در سایر سیارات اشاره نموده و همچنین از آن فکر کردن و اندیشیدن که اجداد باستانی دانش دست اولی از واقعیت و حقیقت وجودی فرازمینی ها داشته اند، حمایت می نماید. او همچنین اظهار می دارد موجودات بی شمار ساکن کیهان ممکن می باشد که زمین را کنترل نموده یا آن هم را تحت تاثیر قرار داده باشند. او همچنین همچنین به موجودات غیرمادی که مامن آن هم ها کره ماه بوده و همچنین به ساخته یا ایجاد حیات متافیزیکی بر روی زمین یاری رسانده اند، اشاره می کند.
ولی باید توجه داشت جهت او هرگونه دخالت بیگانگان در تاریخ حماسی تکامل و همچنین پیشرفت معنوی بسته ای از آفریده های زمین که از لجن ابتدایی و اولیه تا آریان های حاکم بر اقلیم های گمشده مانند هایپربوریا، لموریا و همچنین آتلانتس رشد نمودند، امری فرعی محسوب می گردد. جهان از نظر بلاواتسکی زنده ای هوشیار می باشد که تنها و فقط منتظر می باشد تا به بشر در عبور از هزاره ها یاری رساند. گفته های بلاواتسکی کاملاً متغایر و متفاوت از جریان حاکم بر اذهان عوام و همچنین مزایا و خاصیت های اروپایی در آن هم زمان( دو دهه آخر قرن نوزدهم) می باشد. در صورتی که روزنی یک سال شمسی زودتر از وارد شدن موجوداتی انسان نما به زمین در عهد عتیق سخن گفت، ولی باید توجه داشت او همچنین یک رومان نویس می باشد و همچنین در دنیای خیالی داستان هر چیزی اتفاق می افتد و همچنین مستلزم و نیاز به دلیل منطقی ندارد. ولی باید توجه داشت بلاواتسکی یک فیلسوف می باشد و همچنین دستاویزهایی جهت ادعایش دارد مثلاً وبسایت و مرکز خبرهای جدید های عظیم سنگی باستانی شامل تمدن منقرض شده جزیره ایستر.
بلاواتسکی به مادی بودن ساکنین سایر دنیاها اعتقادی ندارد چه رسد به آن که انسان باشند یا نباشند. او جهت اولین بار به صورت غیر مستقیم مدعی می باشد که ما حاصل نبوغ ایشان هستیم. اظهاراتش به هیچ وجه بوی شوخی نمی دهد که بالعکس خیلی زیاد جدی و همچنین مصر می باشد.
بلاواتسکی در کتاب دکترین راز جلد دوم: «اولین نسل بشر صرفاً پنداره بودند، از پدارنی که خود از متقدمین بودند، یا پیشرفته ترین وجودهایی از یک کره پایینی پیشین، پوسته آن هم اکنون ماه ماست. ولی باید توجه داشت همین پوسته نیز کاملاً بالقوه می باشد جهت آن که زمین را بوجود آورده می باشد، آن شبه ماه می باشد که از طریق قرابت مغناطیسی خواستار شکل دهی اولین ساکنانش می باشد، هیولاهای ماقبل انسان.
همین جا بایستی و حتما اضافه نمایم که کارهای بلاواتسکی گسترده تر از آن هم می باشد که جهت ادای دین یا رسومات مقاله نویسی، به بردن نامی از او اکتفا می شود، لذا آن که او همچنین را تنها و فقط موسس مکتب تئوصوفی بنامیم، هم در حق خودش و همچنین هم در حق بشریت امروز ظلم کرده ایم. در قرن نوزدهم تمدن بین النهرین و همچنین مصر هنوز در حال واکاوی می باشد ولی مدت هاست که تعالیم سری در بین النهرین فراموش شده و همچنین در مصر نیز تقریباً منزوی می باشد. در واقع با مبعوث شدن محمد ابن عبدالله (ص) به پیامبری و همچنین شکست های پی در پی شیطان از او، آخرین شیرازه های آیین های رازآلود در بین النهرین و همچنین حتی خاورمیانه از هم پاشیده می باشد، ایران ویژگی های مورد بهره بری و استفاده و نیاز ضروری را جهت ایفای آن نقش محوری ندارد، در پس نتیجه آن می شود که محور جریانات الحادی به هندوستان و همچنین تبت منتقل می می شود که در آنجا تا به امروز به حیات خود ادامه داده می باشد. بلاواتسکی که به آن بحث و داستان به خوبی واقف بود، سفرهای متناوبی به هند، تبت و همچنین حتی مصر داشته، مدتی در هند و همچنین تبت اقامت گزید، کاملاً با اعمال رمال ها و همچنین مرتاض ها آشنا شد و همچنین مدیتیشن ها و همچنین ریاضت های مذهبی- روحانی اقشار مذهبی را تحت عناوین متنوع و گوناگون و مختلف فرا گرفت.
در بیوگرافی او همچنین خبری از سفر به بین النهرین و همچنین یا ایران نیست، زیرا و به درستی که آن نواحی در دوران حیات او همچنین تحت تملک اسلام بوده و همچنین دوره اخیر شکوفایی فقه شیعه(قدرتمندترین و همچنین پویاترین مذهب فعلی جهان که هیچ مکتب، مذهب، کیش، آیین و همچنین تشکیلات الهی یا شیطانی را تا به حال یارای مقابله با آن هم نبوده و همچنین نخواهد بود) شروع شده می باشد. حداقل چند قرن می می شود که تصوف و همچنین صوفی گری از محور توجهات در ایران خارج شده می باشد. او حتی با متون مقدس زرتشتیان مانند وندیداد آشنایی دارد و همچنین در تلاش می باشد تا « آیریانم وئجو –محلی که ادعا می می شود طبق ترجمه های اوستا، سکونتگاه ابتدایی و اولیه آریایی هاست» را بیابد.
شکی در آن هم نیست از جمله مفاهیمی که بلاواتسکی در شرق آن هم را گرفتن، مفهوم موجود غیرمادی می باشد، آن هم هایی که در ماه زندگی می کردند و همچنین بعد متافیزیکی را به انسان زمینی هدیه داده اند، موجودات برتر و همچنین بالاتری خواهند بود و همچنین طی دوران کودکی بشریت را حفاظت کردند. بلاواتسکی در کتاب فوق الذکر، قسمت و بخش منشا انسان، از امکان حیات در دنیاهای دیگر می گوید و همچنین بحث می نماید باستانیان از موجودات روحانی پیشرفته ای مطلع بوده اند که ساکن کراتی مانند ماه و همچنین زهره بودند. ایشان از زمین بازدید داشته اند و همچنین به تکامل بشری کمک کرده اند. آیا آن تفکرات آن هم شیرازه فرضیه فضانوردان باستانی نیست که به اریک فون دانیکن نسبت داده اند؟
اینها صرفاً شمه ای از بیانات بلاواتسکی در جلد دوم کتاب دکترین راز می باشد که سال شمسی ۱۸۸۸ به طبع رسیده می باشد(یک سال شمسی بعد از طبع کتاب گونه ها اثر روزنی فرانسوی). او همچنین در آن کتاب پارادایم فکری خود در خصوص کیهان و همچنین انسان را ابراز می دارد. هلنا بلاواتسکی که از طرفداران فرضیه تکامل تدریجی می باشد، از پیشگامان فرضیه فضانوردان باستانی، تشکیلات فراماسونری و همچنین مباحث نژاد برتر و همچنین فرضیه نژاد آریایی نیز می باشد. در یک کلام بایستی و حتما گفت که خلا یک نقد مفید و همچنین سازنده از آن سری کتاب در ایران به شدت آشکار می باشد و همچنین امروز بیش از هر زمانی کمبود آن هم احساس می می شود. ترجمه دقیق کتاب مذکور حتی می تواند به درک شهروندان و مردم شهر عزیز ایران از پشت پرده فرضیه نژاد آریایی نیز یاری رساند.
البته ای کاش تاثیرات تئوصوفی به اینجا ختم می شود، ولی باید توجه داشت چنین نشد و همچنین بعد از او همچنین، الیوت و همچنین بیزانت به توسعه دیدگاه بلاواتسکی پرداختند. تفکرات تئوصوفی تا سال شمسی ۱۹۵۳ قابل ردیابی مستقیم می باشد جهت مثال شایعه بشقاب پرنده لنگر انداخته می باشد- Flying Saucers Have Landed اثر آدامسکی و همچنین لیزلی.
موازی با تحکیم بنیان تئوصوفی، در سال شمسی ۱۹۰۲ یعنی هفت سال شمسی بعد از پیدایش سینما، ژرژ مليس با ساختن فیلم دیدنی و جذاب «سفر به ماه» با الهام از رمان «نخستین انسان در ماه(۱۹۰۱)» نوشته ی هربرت جورج ولز اولین گام را در راه ساخت فیلم دیدنی و جذاب تخیلی برداشت. شگفتا که حتی سینمای تخیلی نیز با موضوع تسخیر فضا و همچنین حیات فرازمینی آغاز به کار می کند.
در ادامه تفکرات بلاواتسکی، الیوت (۱۹۰۴، Elliot) از مریدانش در کتاب لموریای گمشده-The Lost Lemuria جهت توسعه کیهان شناسی تئوصوفی از نژادی آسمانی ساکن در زهره سخن خیلی زیاد به میان می آورد. الیوت مدعی می باشد که موجودات تکامل یافته سیاره زهره که به مرحله روحانیت رسیده اند، به زمین آمدند و همچنین به ساکنین لموریا هنر شهروندی آموختند و همچنین به ایشان گندم و همچنین آتش دادند(صص۳۴-۴۴ کتاب مذکور). جذاب و جالب آن که سکنه زهره از نظر الیوت و همچنین سکنه ماه از نظر بلاواتسکی به عنوان فرازمینی های مادی که از منظومه ستاره ای دوری آمده اند، تصور نشده اند بلکه به شکل موجودات غیرمادی ساکن منظومه شمسی که تماسی عرفانی با آفریده های زمین داشته اند، مجسم گردیده اند.
ولی باید توجه داشت آن تاریخی که تا به حال ورق زدیم، ناقص می باشد چرا که به پارادایم هستی شناسی حاکم بر دوران پیش از تمدن یونان اشاره نمی می شود و همچنین از دیدگاه های فلاسفه اسلامی در خصوص چندگانه گرایی نیز اثری در دست نیست. چرا متفکرین اسلامی در خصوص حیات فرازمینی ابراز نظر نکرده اند؟
در حالی که عهدین در زمان مبعوث شدن آخرین رسول خداوند تبارک و تعالی، کاملاً آکنده از تفاسیر سلیقه ای کاهنان می باشد، قرآن بر قلب محمد(ص) نازل می می شود. قرن هفتم تا دهم میلادی در خاورمیانه تلاش وافری جهت زدودن تحریفات از سوی رسول خداوند تبارک و تعالی و همچنین ائمه (ع) صورت می گیرد. مباحث نحوه خلقت هستی و همچنین انسان حداقل به صورت کلی در قرآن گفتن می می شود و همچنین بدون شک توسط خود پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و همچنین ائمه به آشکاری توضیح داده می می شود و همچنین مسلمانان آخرین تیمی خواهند بود که به واقعیت های اصیلی دست می یابند، ولی باید توجه داشت یک واقعیت و حقیقت عمده مانع از رسیدن آنها به ما شده می باشد و همچنین آن هم چیزی نیست جز طفیلی بودن عقل و همچنین بی سوادی عرب و همچنین کوته فکری اقوام همسایه در ثبت، نگهداری و همچنین انتقال آن هم به نسل های بعدی.
بنابراین ۱۴۰۰ سال شمسی قبل در قرآن از موجوداتی تحت نام جن و همچنین ملک در کنار انس صحبت می می شود و همچنین جذاب و جالب آن که هر دو موجود اولی غیرمادی خواهند بود. پس حداقل یازده قرن قبل از بلاواتسکی، الله در قرآن دوباره وجود موجوداتی هوشمند غیر از انسان را متذکر می می شود. بنابراین همین ادعای بلاواتسکی و همچنین تئوصوفیست ها مبنی بر وجود موجودات غیرمادی خود مهر تاییدی بر حقانیت قرآن می باشد که قبل از خلقت انسان، اجنه در حال زندگی بوده اند و همچنین نامرئی هم خواهند بود.
ولی باید توجه داشت براستی بلاواتسکی و همچنین پیروانش آن واقعیت تحریف شده را از کجا به دست آورند؟ دکتر ناصر نیکبخت به نقل از کتاب «زن ها در تاریخ اوکراین» اثر کذولیا الس، تلاش می کند به آن سئوال پاسخ دهد:
«خانم هلنا احساس می کرد که وظیفه ای بر عهده دارد، ولی باید توجه داشت جهت گرفتن ماهیت آن وظیفه به هدایت و همچنین یاری یک معلم نیازمند می باشد . . . او همچنین در سراسر عمر وفاداریش را به آن معلم حفظ کرد. او در جلسات احضار ارواح شرکت می کرد و همچنین به رد نظریات طرفداران ارتباط با ارواح می پرداخت … در پی اثبات آن نقطه بود که دنیای غیره ای وجود دارد ولی نه به آن هم صورتی که آنان باور داشتند.
… در زمان های گوناگون طی فرایند تکامل بشری، انسان هایی پیدا می شده اند که با خداوند تبارک و تعالی یا قوه عقلانی یا کیهانی هدایت شده اند و همچنین آنان بشریت را به سطح انظار و افکار بلند و همچنین جهان بینی غیره ای سوق داده اند . . . البته به تا حال مکانیزم الهام ناشناخته مانده می باشد و همچنین همین الهامات باعث کشفیات و همچنین آثار برجسته ای جهت جهانیان شده می باشد.»
منظور الس از قوه کیهانی چیست؟ آیا در جلسات احضار ارواح از سوی خداوند تبارک و تعالی به حضار الهام می می شود یا از سوی شیطان؟ گویا کذولیا آلس و همچنین ناصر نیکبخت تعریفی جدید از الهامات خداوندی ارائه نموده اند که در جلسات احضار ارواح می قدرت به آن هم دست یافت! ولی باید توجه داشت علما دین تفسیر کاملاً معکوس از آن چنین الهاماتی دارند. جهت نمونه نقد زیبای مقامات حسن بصری صوفی صدر اسلام توسط سید مرتضی رضوی در کتاب کابالا و همچنین پایان تاریخش به آن پس نتیجه آن می شود که می رسد که منشا چنان الهاماتی از سوی شیطان و همچنین کارگزاران اوست.
الیوت در کتاب لموریای گمشده می گوید: «طبیعتاً موقعیت هایی مانند حکمرانی، آموزگاری مذهبی و همچنین استادی هنر توسط موجودات آسمانی از زهره اشغال شده بود، مخصوصاً هنری که آنها تدریس نمودند در هنگام رفت و آمد و مراجعه به تاریخ آن نژاد اخیر(بشر کنونی) به مانند یک مرجع به کمکمان می آید.»
جیسون کلاویتو (Colavito) را بایستی و حتما مقتدرترین کانون فعلی بررسی کردن ریشه ی فرضیه فضانوردان باستانی در شرق و همچنین غرب دانست. جیسون قریب به ۱۰ سال شمسی می باشد که تلاش ممتدی در واکاوی اصل فرضیه فضانوردان باستانی انجام داده و همچنین از دو جناح کسی نیست که نامش نشنیده باشد. او همچنین در شرحی بر کتاب تاثیر تئوصوفی بر فرضیه فضانوردان باستانی، می گوید که عمق تاثیرپذیری فرضیه فضانوردان باستانی از جنبش تئوصوفی در قرن نوزدهم و همچنین بیستم جهت اکثریت قابل برآورد نیست.
در ادامه تعدادی از هواداران چندگانه گرایی در قرون متنوع و گوناگون و مختلف آورده شده اند.
در قرن بیستم، فرضیه چندگانه گرایی کیهانی که چیزی اکثرا و بیشتر از یک سری دیدگاههای فلسفی و همچنین داستان های تخیلی نیست در حال دادن جای خود به فرضیه ای دیگر می باشد به نام فرضیه فضانوردان باستانی. لذا در آن سده اکثرا و بیشتر به بررسی کردن انظار و افکار و همچنین دیدگاه هایی تاثیرگذاری می پردازیم که تا حدودی سعی داشته اند از تخیل فاصله گرفته و همچنین به سمت منطق و همچنین علم بروند و همچنین در نهایت منجر به زایش فرضیه بیگانگان/فضانوردان باستانی گشته اند.
در سال شمسی ۱۹۱۹، کلکسیونر چیزهای بی اهمیت ولی غیر عادی، چارلز فورت(۱۸۷۴-۱۹۳۲، Fort) سری کتاب هایی با نام کتاب دوزخیان- The Book of the Damnedبه طبع رساند. او مدعی بود که داستان های قدیمی در ارتباط و رابطه با دیوها مرتبط به ملاقات کنندگان ناخواسته ای از دنیاهای دیگرند(ص۶۶ کتاب مذکور). او هم چنین پیشنهاد داد که سایر دنیاها ممکن می باشد در قبل خیلی زیاد دوری با ما در ارتباط بوده اند(ص ۱۱۸) و همچنین فناوری پیشرفته را جهت ما باقی گذاشته باشند(ص ۱۲۴) و همچنین یا زمین را مستعمره خود نموده باشند(ص ۱۶۴).
فورت سفرهای بسیاری داشت و همچنین سی سال شمسی از عمر خود را در کتابخانه های نیویورک و همچنین لندن در جستجوی پدیده هایی که توسط تئوری های موجود تا آن هم زمان توجیه نمی شد، به مطالعه ی روزنامه و همچنین مجلات علمی و همچنین غیر علمی پرداخت. پدیده هایی که اسرارآمیز بودند، غیر طبیعی، ماورایی یا نامتعارف بودند.
فورت می نویسد: «در صورتی که دنیاهای دیگر در قبل با زمین ارتباط داشته اند، در تلاش بوده اند تا از طریق استعماری بر روی زمین مستقر شوند و همچنین در آن راستا می خواسته اند ساکنین زمین را تغییر دهند یا مثل سازی نمایند.»
با آن حال، فورت هرگز مدعی نبود که چنان چیزهایی خارج از کتابش نیز حقیقتاً اتفاق افتاده اند، او همچنین از امکان چنان اتفاقاتی سخن گفته بود و همچنین در خصوص بیگانه بودن، چند بعدی بودن، غیرمادی بودن، دور بود یا نزدیک بودن محل سکونت آنها چیزی نگفته بود. مثلاً فورت در خصوص نورها و همچنین اشیای غریبی که تا آن هم زمان در آسمان دیدن شده بودند، می گفت که ممکن می باشد شواهدی از دنیاهای دیگر باشد و همچنین حتی بعضی از انسان ها مخفیانه با آنها در ارتباط باشند.
بعد از فورت روش کارش توسط افرادی دنبال می می شود که در بلند مدت تحت عنوانی به نام فورتی ها-Fortean معروف می شوند و همچنین مدتی بعد از تشکیل جامعه فورتی ها، در دهه ۱۹۶۰ نیز نهاد بین الملی فورتین را تاسیس می نمایند. آن نهاد در واقع شبکه ای از محققین و همچنین نویسندگان در باره موضوعات فورتین می باشند که نتایج انظار و افکار و همچنین تحقیقاتشان را در قالب مجلاتی به نام خود نهاد نشر یافته شده می نمایند. هارولد ویلکینز، رابرت چاروکس، ریموند دریک، فرانک راسل، فلیپ کوپنز و همچنین . . . شامل معروفترین فورتی ها محسوب می شوند. حتی اشخاصی مانند ایوان تی. سندرسون که اکثرا و بیشتر در باره غیر از موضوعات فورتی مانند جانوران اثبات نشده فعالیت می نمودند تحت تاثیر فورت بوده اند و همچنین آن را می قدرت از آثاری مانند چیزها(۱۹۶۷) و همچنین چیزهای اکثرا و بیشتر(۱۹۶۹) استنباط نمود. البته در دهه های اخیر پیروان فورت دامنه مفهومی فورتین را توسعه دادند و همچنین حتی جانوران اثبات نشده هم در زیرگروه موضوعات فورتین قرار گرفته می باشد.
هوارد فیلیپز لاوکرافت (۱۸۹۰-۱۹۳۷، Lovecraft) نابغه ای خود ساخته بود که در خانواده ثروتمندی به دنیا آمد، ولی باید توجه داشت خانواده اش دارایی های خود را از دست دادند و همچنین کارشان به جنون کشید. لاوکرافت آثار بسیاری شامل نوشته های الیوت، فورت و همچنین جورج هربرت ولز تا آلن پو را مطالعه نموده بود. او را بایستی و حتما استاد داستان های ترسناک دانست. لاوکرافت تلاش نمود تا افسانه های گوتیک(نام قومی در اروپا، آلمان) را به قرن بیستم بیاورد و همچنین آن هم را به روز نماید. آثار او همچنین منجر به منزوی شدن مفاهیمی مانند ماورا الطبیعه شد چرا که او معتقد به اصالت ماده بود. او خدایان باستانی را تیمی از بیگانگان فرازمینی معرفی نمود که در قبل های دور بر روی زمین فرود آمده اند. در حین نگارش آثارش، او توضیحات متفاوتی از وارد شدن بازدیدکنندگان باستانی از زمین فراهم کرد.
درک لاوکرافت از تفکرات تئوصوفی جذاب و جالب توجه می باشد و همچنین نشان می دهد که او کاملاً بر آن هم اشراف داشته می باشد. لاوکرافت در نامه ای به ویلیام کونوور(conover) می نویسد: «چرندیات تئوصوفیست ها نوعی تظاهر آگاهانه می باشد که تناقض گویشان جذاب و جالب توجه می باشد. گفته هایشان ریشه در هندویسم و همچنین افسانه های شرقی دارد که مفاهیم علمی قرن نوزدهم را با زبان بازی به آن هم افزوده اند.» یا همین روش در کتاب ندای کثولهو: «تئوصوفیست ها گمان نموده اند که در برابر هیبت و همچنین بزرگی چرخه کیهانی، جهان ما و همچنین نسل بشر رویدادی گذراست. آنها در الفاظی مبهم به موجوداتی غریبه اشاره می نمایند که در صورتی که نقاب خوش بینی بر چهره نداشت، خون در رگ منجمد می کرد. ولی باید توجه داشت آن تقصیر ایشان نیست، بلکه از نگاهی گذرا به هزاراه های فراموش شده نشات می گیرد که هنگام و زمانی که به آن هم می اندیشم مرا مایوس نموده و همچنین دیوانه ام می کند هنگام و زمانی که تصورش می کنم.»
در اثر شاخص لاوکرافت به نام ندای کثولهو(۱۹۲۶)-The Call of Cthulhu، نمونه های قدیمی تر شامل کثولهو، از آسمان ها به دنیای جوون(زمین) آمدند و همچنین شهرهای بزرگی را بنا نهادند که هنوز می قدرت باقی مانده آنها را در جزایر اقیانوس آرام دید. قدیمی تر ها با خویش هنر خلاق و همچنین هیروگلیف(که اکنون غیرقابل درک می باشد) را به ارمغان آوردند. آنها جهت انسان از رویاهایشان صحبت نمودند و همچنین آیینی را جهت عبادت شدنشان برپا نمودند. در داستان های بعدیش، لاوکرافت جزئیات بیشتری را به خمیرمایه داستان افزود و همچنین مفهوم قدیمی ترها را تغییر داد تا عکسی غنی تر و همچنین توسعه یافته تر از دخالت بیگانگان در حیات زمین فراهم سازد.
در کتاب در کوهستان جنون-At the Mountains of Madness، او بالاخره مطلوب ترین تصورش از فرازمینی های دخیل در منشا حیات انسان را رونمایی می نماید. اکنون قدیمی ترها دیگر گونه ای مستقل از مخلوقات فضایی محسوب می شوند و همچنین با کثولهوی پهناور و بزرگ که مدت ها بعد از ایشان به زمین آمده در حال نبرد خواهند بود و همچنین می خواهند مانع از تولید مثل او همچنین شوند. قدیمی ترها منشا اسطوره های دیوسان ها در اسطوره شناسی باستانی خواهند بود و همچنین شهرهایی را در اعماق اقیانوس ها و همچنین قاره های گمشده بنا نموده اند. آن ها زمانی به زمین رسیدند که سایر سیارات را مستعمره خود نموده بودند و همچنین حیات بر روی زمین را نیز جهت تامین غذایشان آفریدند. یاخته های مصنوعی ابتدایی و اولیه، که اینان اجازه دادند به صورت طبیعی رشد کند و همچنین تغییر پیدا کردن به جانوران و همچنین گیاهان دنیای مدرن می شود، را جهت مصرف غذایی یا جهت تفریحی و سرگرم شدن بهره بری و استفاده می نمودند.
لاوکرافت در ندای کثولهو می نویسد: « . . . هزاره هایی وجود داشته می باشد که همه چیز بر روی زمین منظم بوده می باشد و همچنین آنها شهرهای بزرگی بر روی زمین داشته اند. مردان چینی فناپذیر به کاسترو گفته بودند که باقی مانده آن هم شهرستان ها را هنوز هم می قدرت در جزایر اقیانوس آرام دیدن کرد. همه آنها مدت ها پیش از ظهور انسان مردند، ولی باید توجه داشت هنرهایی وجود دارد که آنها را زنده می کند، هنگام و زمانی که که در چرخه بی پایان، ستاره ها دوباره در موقعیت مناسب خود قرار گیرند. به راستی که ایشان از ستاره ها خواهند آمد. کاسترو ادامه داد که قدیمی ترها از گوشت و همچنین خون آفریده نشده اند. شکل ماهوی آنها به گونه ای می باشد که در زمین قابل رویت نمی باشند، زیرا و به درستی که مادی نیستند. هنگامی که ستارگان در موقعیت مناسب باشند، آنها از دنیایشان به دنیای دیگر سرازیر می شوند، هنگامی که ستارگان در موقعیت مناسبی نباشند، آنها زنده نمی مانند.»
لاوکرافت در آثاری مانند وحشت دانویچ – The Dunwich Horror، سایه ای بر روی اینزموث – The Shadow Over Innsmouth، و همچنین چنبره مدوسا – Medusa’s Coil به توصیف بازدیدکنندگان باستانی می پردازد که حضور خود در زمین را تا به امروز حفظ نموده اند و همچنین مثل نفیلیم در عهد عتیق، آنها از زمین مادر فرزندانی را خلق نمودند. در داستان وحشت در موزه – The Horror in the Museum، ادعا می کند که همگی هیولاهایی که به عنوان خدایان پرستش می شده اند، فرازمینی نیستند و همچنین تعدادی ممکن می باشد از ابعاد دیگر آمده باشند. در داستان سایه برآمده از زمان- The Shadow Out of Time، برترین نژاد فرازمینی که یکی از گونه های بی شمار فضایی می باشد بر کیهان مهار زده و همچنین اقتدار و قدرت ذهنی به ایشان اجازه می دهد که در زمان به عقب یا جلو بروند، ذکاوت و همچنین دانش را در کتابخانه هایشان نگه می دارند و همچنین متکی به نبوغ خود می باشند.
در کتاب مشترک لاوکرافت و همچنین لوملی با عنوان خاطرات هر روز خدا آلونزو تایپر- The Diary of Alonzo Typer، راوی داستان از کتاب دزیان، مرتبط به دوران ماقبل انسان ها، در می یابد که بیگانگانی از زهره با سفینه فضایی به زمین آمدند تا زمین را متمدن سازند. کتاب دزیان نوشته هلنا بلاواتسکی می باشد.
منتقدین لاوکرافت به آن نقطه توجه دارند که دیدگاه لاوکرافت در مورد اسطوره هایش در طول زمان تغییر کرده می باشد. مثلاً کثولهوی خدامانند و همچنین نیمه ماورایی، شخصیت داستان ندای کثولهو، رفته رفته تغییر پیدا کردن به بیگانه کاملاً مادی در داستان کوهستان جنون می می شود. بسیاری از افسانه نویسان مانند آگوست درلث(Derleth) از چنان تناقض گویی در نوشته های لاوکرافت متاثرند و همچنین در ادامه تلاش نموده اند که افسانه ها را نظام مند نمایند. انصافاً نوشته های لاوکرافت منعکس کننده نحوه ی خلق یک اسطوره می باشد که تغییر می کند، به تناقض می رسد و همچنین شامل نابه هنجاریست. دلیلش نیز به آن بر می گردد که خود لاوکرافت بر همه چیز اشراف نداشته و همچنین اسطوره ها را تا حد امکان از دید دانشمندان و همچنین نویسندگانی نوشته می باشد که قسمتی از داستان خواهند بود و همچنین مثلاً به کل واقعیت و حقیقت اشراف ندارند.
اسطوره های لاوکرافت به عنوان سنگ بنای ادبیات امروزی وحشت و همچنین مطلبی قوی در باره ی سینمای وحشت، فانتزی و همچنین علمی-تخیلی محسوب می می شود که در آثار معاصری مثل دروازه ستاره ای، فایل های ایکس، دکتر چه کسی، بیگانه در برابر شکارچی و همچنین صدها فیلم دیدنی و جذاب و همچنین کتاب و همچنین برنامه جذاب و جالب و خوب های تصویری و تلویزیونی دیگر قابل دیدن می باشد.
نام خدایان بیگانه لاوکرافت مثل کثولهو، یوگ-سوثوث و همچنین شوب-نیگورات حتی در زمان حیات خودش از داستان های سایر نویسندگان سر بر آوردند. در آن دوره او همچنین حتی به تجدید نظر در آثار سایر نویسندگان می پرداخت، داستان مشترک با دیگر نویسندگان می نگاشت و همچنین حتی بعضی از داستان هایش را با نامی ساختگی به چاپ می رساند. فی المثال در تجدید نظرش از داستان تپه، نوشته ی زلیا بیوشاپ، لاوکرافت اسم کثولهو را به تولو(Tulu) تغییر می دهد تا خوانندگان تصور نمایند با داستانی مستقل از انظار و افکار لاوکرافت روبه رو خواهند بود. در دهه های بعدی بیش از چند جین نویسنده در حال فعالیت به سبک لاوکرافت جهت مجلات علمی- تخیلی و همچنین ترسناک خواهند بود. تخیل لاوکرافت در اروپا و همچنین مخصوصاً فرانسه با استقبال روبه رو می می شود و همچنین خودش به محبوبیتی در حد ادگار آلن پو و همچنین استفان کینگ دست می یابد. قسمت و بخش اعظم داستان های لاوکراف بعد از مرگش در مجلات به چاپ رسید، دو دهه بعد از بدرود حیات نامش در اروپا بر سر زمان ها افتاد و همچنین داستان های کوتاهش بارها و همچنین بارها در مجلات چاپ می شدند. در فرانسه، یک روس تبعیدی به نام جاکوئز برگیر و همچنین نویسنده ای به نام لوئیس پاولز داستان های لاوکرافت را مطالعه نموده و همچنین تحت تاثیر دیدگاه هستی شناسی او قرار می گیرند . . .
از دهه ۱۹۴۰، دیدگاه ها و همچنین نظرات مستقل و همچنین وابسته در خصوص خدایان باستانی در اورپا نیز هم پای آمریکا در حال رشد و همچنین بالندگی بود. ولی باید توجه داشت خبری در راه می باشد. با چاپ به گفته هایی مانند دیدن شی پرنده ناشناخته- Unidentified Flying Objects در سال شمسی ۱۹۴۲ در تینستن، استان هوپه کشور چین در روزنامه دیلی تلگراف آمریکا، روند داستان فرضیه فضانوردان باستانی تغییر نموده و همچنین وارد مرحله ی جدیدی می می شود. در آن هم سال شمسی در لوس آنجلس آمریکا نیز یوفو غوغا به پا می کند. آن پدیده در سال شمسی ۱۹۴۷ در چندین نقطه دنیا مجدداً دیدن می می شود از جمله سفینه ای که در رازول، مکزیکوسیتی آمریکا سقوط می کند و همچنین اولین مدرک مستدل از وجود موجودات فرازمینی به دست انسان امروزی می رسد و همچنین حتی دیدن نه شی هلالی شکل در حال پرواز نزدیک واشینگتن توسط کنث آرنولد که ظاهراً منجر به شروع تحقیقات حکومت آمریکا حدود یک سال شمسی بعد گردید. البته آن ها موارد مستدلی از دیدن یوفو در آسمان زمین می باشد و همچنین گرنه آمار رسمی مشاهدات یوفو در سرتاسر دنیا مشخص نیست و همچنین در صورتی که آمارهای غیررسمی نیز به آن هم افزوده می شود، تعداد مشاهدات خیلی زیاد افزایش می یابد.
فاتحان اصلی برلین در جنگ جهانی دوم شوروی ها بودند، بنابرین عمده میراث آلمان نازی به ایشان رسید. به گفته های مشاهدات یوفو بر فراز آسمان امریکا در نهایت(۱۹۴۸) منجر به تشکیل پروژه ساین(Project Sign) گردید. افراد پروژه دریافتند که مفهومی به نام یوفو واقعیت دارد و همچنین بایستی و حتما میراثی ارث از آلمان نازی به شوروی بوده باشد. ولی باید توجه داشت آن نمی توانسته بود جهت حکومت مردان و همچنین جامعه آمریکا جواب قانع کننده ای باشد، آن هم هم درست زمانی که جنگ سرد بین آمریکا و همچنین شوروی شکل گرفته می باشد. لذا یکی از دست اندرکاران پروژه به نام واندنبرگ پیشنهاد داد که یوفوها با فرضیه فرازمینی ها در هم آمیخته می شود. هر چند فوراً واندنبرگ از پیشنهادش پشیمان شد ولی باید توجه داشت اراده و تصمیم راسخ گیرندگان نگران نبودند زیرا و به درستی که خیلی زیاد بعید می دیدند که روزی موجودی فضایی در جمع شهروندان و مردم شهر زمین حاضر شده و همچنین بخواهند واقعیت و حقیقت را افشا نمایند.
بعد از مردن و مرگ لاوکرافت هر چند سایرین در حال جلو بردن پروژه جهانی مخدوش نمودن تاریخ بشریتند، ولی باید توجه داشت هیچ اثر موفق و همچنین درخور توجهی ارائه نگردید تا آن که در انگلیس، نویسنده ای به نام هارولد تی. ویلکینز (۱۸۹۱-۱۹۶۰، Wilkins) با کتاب بشقاب پرنده هایی از ماه(۱۹۵۴)- Flying Saucers from the Moon معروف می می شود. ویلکینز در آثارش از خدایان سفید صحبت می کند که آمریکایی جنوبی را در دوران باستان به تسخیر کامل در آوردند. خدایان سفید آن هم نژاد قفقازیان می باشد که ادعا می می شود در دوران باستان از کل زمین بازدید نموده اند. او مدعی می باشد که کوئتزاکواتل-Quetzalcoatl، خدای شهروندان و مردم شهر تئوتیهواکان- Teotihuacan ساکنین باستانی آمریکای مرکزی، از نژاد شهروندان و مردم شهر آتلانتیس می باشد و همچنین شهروندان و مردم شهر آتلانتیس تونل هایی زیر زمینی به آمریکای جنوبی مخصوصاً برزیل و همچنین رشته کوه آند کشیده اند.
موریس جسوپ (۱۹۰۰-۱۹۵۹، Jessup) شامل مدرک کارشناسی ارشد اخترشناسی، در دهه ۱۹۶۰ معروف ترین صاحب نظر در بحث یوفوهاست. او چهار کتاب درباب یوفوها طی سال شمسی های ۱۹۵۵ الی ۱۹۵۷ نوشت. او همچنین به خاطر مضمون اولین کتابش با نام موردی جهت یوفو- The Case for the UFO تا حدی بدنام گشت ولی باید توجه داشت یک سال شمسی بعد کتاب تاثیرگذاری با عنوان یوفوها و همچنین عهد عتیق- UFOs and the Bible را به رشته تحریر در آورد. در آخرین اثرش پدیده های نورانی زودگذر روی سطح ماه را به یوفوهای در حال پرواز بر فراز زمین نسبت می دهد. تراوشات ذهنی جسوپ نشان می دهد به خوبی از تفکرات هلنا بلاواتسکی و همچنین آیین تئوصوفی آگاهی داشته می باشد. او سال شمسی ها قبل از دانیکن مقبره های باستانی را به موجودات نابغه ماقبل تاریخ مرتبط می نماید.
جسوپ معتقد بود شهروندان و مردم شهر کوتوله که بعضی ها آنها را به یوفوها ربط داده اند، در واقع متعلق به زمین بودند که مدت ها قبل به تکنولوژی اعجاب آوری شامل اقتدار و قدرت پرواز در فضا دست یافته بودند. جسوپ می گوید که حدود ۱۰۰٫۰۰۰ سال شمسی قبل: « در زمان اولین موج تمدن که قبل از دوران کاتالیزمی ساخته یا ایجاد شده بود . . . دانش پرواز در آن سیاره پایه ریزی گردید . . . ممکن می باشد کوتوله ها تمدنی را به وجود آورده باشند که موفق به کشف قانون گرانش شده اند و همچنین آن هم را به کار گرفته اند». هنگام و زمانی که که آتلانتیس و همچنین مو(Mu) به زیر آب می رفت، شهروندان و مردم شهر کوتوله به سفیته های فضاییشان پناه برده اند. به روش کلی سناریوی جسوپ در خصوص یوفوها تکرار شایعات شاور (۱۹۰۷-۱۹۷۵، Shaver) می باشد که در مجله علمی-تخیلی داستان های شگفت انگیز- Amazing Stories به چاپ می رسید.
ریچارد شاور که نویسنده ای امریکایی بود، بعد از جنگ جهانی دوم داستان های بحث بر انگیزی را در مجلات تخیلی-علمی تحت نام راز شاور به چاپ رساند. او همچنین در نامه ای به مجله داستان های شگفت انگیز نوشت که زبان باستانی را کشف نموده و همچنین نامش را زبان انسان–Mantong گذاشته می باشد. او مدعی بود که نژادی به غایت پیشرفته در ماقبل تاریخ غارهایی را زیر زمین ساخته اند و همچنین به دلیل تشعشعات خورشید، زمین را به نیت و اراده سیاره ای دیگر ترک کرده اند. نژادی به نام دروس هنوز در آن شهرهای زیرزمینی زندگی می کنند و همچنین هر از گاهی دست به آدم ربایی می زنند . . .
همگام با جسوپ، متفکرین غیره ای هم مشغول به کار بودند از جمله روزنامه نگار و همچنین نویسنده ایتالیایی، پیتر کولوسیمو(۱۹۲۲-۱۹۸۴، Kolosimo)، از بنیانگذاران باستان شناسی ساختگی- pseudoarchaeologyمی باشد که با بهره بری و استفاده از نظریه ها و همچنین روش های غیر علمی به مطالعه منشا تمدن های باستانی می پردازد و همچنین با صحبت در خصوص ارتباط بین موجودات فرازمینی و همچنین تمدن های انسان باستانی بر عمومی شدن فرضیه فضانوردان باستانی دامن می زند. او در مدت حیاتش بیش از ده اثر در آن باره شامل کتاب معروف سیاره ناشناخته(۱۹۵۷)- Il pianeta sconosciutoرا به طبع رسانید.
تماس گرفته شدگان(Contactees) مدعی خواهند بود که ارتباط مداوم و همچنین منظمی با برادران فرازمینی دارند. آن جنبش را سوئدنبرگ در نیمه اول قرن هجدهم پی ریخت. در ادامه در قسمتهای آخر قرن نوزدهم، هلنا بلاواتسکی از نامورترین در آن عرصه می باشد. اوئاهسپه(۱۸۸۲) اثر جان بالو و همچنین از هند تا مریخ(۱۸۹۹) نوشته ی تئودور فلورنوی از تاثیرگذارترین منابع جهت تماس گرفته شدگان متاخر محسوب می گردد. تماس با فرازمینی ها در حالات مختلفی اتفاق می افتد شامل: کالبد واسطه ای(channeling، در آن روش هوشمند فرازمینی با بهره بری و استفاده از کالبد یک انسان برگزیده با سایر انسان ها تماس برقرار می کند مانند نژاد فرازمینی به نام را(Ra) که در کتاب قانون اول از طریق کالبد کلارا روئکرت سخن می گوید)، سفر خارج از کالبد و همچنین رویا(سوئدنبرگ در قرن هجدهم مدعی بود که در رویا با نژادهای منظومه شمسی ارتباط دارد و همچنین به کرات غیره ای سفر روحانی داشته می باشد)، نوشتن بی اختیار(جان بالو کتاب اوئاهسپه را بدین طریق نگاشت) و همچنین از همه مهم تر ارتباط فیزیکی و همچنین رو در رو(مانند ملاقات وریلهان موسس فرقه رائلیان با یهوه).
امروزه پیروان تماس گرفته شدگان را بشقاب پرنده ایها(saucerians) می نامند. ولی باید توجه داشت مشخص می باشد که ریشه تماس گرفته شدگان به قبل از مشاهدات یوفو باز می گردد. تفاوت تماس گرفته شدگان و همچنین یوفولوژیست ها از دو جهت می باشد:
۱ – یوفو(اشیای پرنده ناشناخته) از نظر بشقاب پرنده ایها بی معناست، چرا که ایشان آن هم را می شناسند. ماهیت بشقاب پرنده ها و همچنین منشا آنها مشخص می باشد: آنها اینجا خواهند بود تا به انسان را آموزش دهند دانش کیهانی اش افزایش یابد، جهت رویارویی با سلاح هسته ای آماده باشند . . . . ولی باید توجه داشت جهت یوفولوژیست ها منشا بشقاب پرنده ها ناشناخته می باشد، شاید فرازمینی باشد.
۲ – بشقاب پرنده ایها بیش از یوفولوژیست ها خصوصیات مذهب را به خود گرفته اند. در بین یوفولوژیست ها هنوز معدود افرادی معتقد به بررسی کردن و همچنین جستجوی علمی منشا یوفوها خواهند بود. ولی باید توجه داشت در جنبش تماس گرفته شدگان عمده بحث حول فدراسیون کهکشانی، مثبت بودن نیت اکثریت نژادها و همچنین منفی بودن نیت اقلیتی از فرازمینی ها نسبت به زمین می باشد.
شکل گیری رسمی و همچنین پذیرش جنبش تماس گرفته شدگان به سال شمسی ۱۹۵۲ باز می گردد، زمانی که جورج ون تاسل(Van tassel) مدعی تماس هفتگی با خدمه سفینه فضایی ونتلا(Ventla) گشت. بعد از مشاهدات یوفو جنبش تماس گرفته شدگان توسعه یافت و همچنین بایستی و حتما گفت که صاحب نظران آن شاخه از بشقاب پرنده ای ها با جرات و همچنین اطمینان بیشتری تماس هایشان را افشا می نمودند.
از دیگر آثار درخور توجه دهه ۱۹۶۰ در مورد تماس گرفته شدگان، بایستی و حتما به کتاب نقاط مخفی هژبر- Secret Places of the Lion نوشته جورج ویلیامسون(۱۹۲۶-۱۹۸۶، Williamson) اشاره نمود. او همچنین و همچنین شوهر یا همسر خود بارها در جلسات آیین مذهبی اشیا پرنده جورج آدامسکی که آیینی فرعی از مکتب تئوصوفی محسوب می می شود، شرکت نمودند و همچنین کسب و کار خود را از آنجا آغاز نمودند، تا جایی پیش رفتند که شاگرد رقیب استاد شد. ویلیامسون و همچنین دوستش بایلی صداهایی از درون منظومه شمسی مانند زهره، مریخ و همچنین . . . تا اندرومدا که ظاهرًا مرتبط به ساکنین سایر سیاره هاست را می شنوند و همچنین حتی بعضی از آنها را ضبط می نمایند. او همچنین در مورد ساکنین هستی می گوید که اکثر آنها خوب خواهند بود. آفا(Affa) که ساکن اورانوس می باشد به ویلیامسون هشدار می دهد نژادهای خیلی بدی هم وجود دارد مانند نژادی ساکن منظومه های اوریون که درصدد تسخیر زمین می باشد.
البته بعضی از یوفوشناسان، معروف ترین جورج تماس گرفته شده را جورج آدامسکی می دانند. آدامسکی(۱۸۹۱-۱۹۶۵) در سال شمسی ۱۹۵۲ به همراه ویلیامسون و همچنین چند تن دیگر به صحرای نوادا جهت ملاقات یک ناهیدی به نام اورثون(Orthon) می رود. او همچنین نشست های مختلفی درخصوص ارتباطش با فرازمینی ها برگزار نموده می باشد و همچنین سهم بسزایی در شکل گیری جنبش تماس گرفته شدگان دارد.
جورج غیره ای نیز در انگلیس زندگی می کند به نام جورج کینگ که او نیز در سال شمسی ۱۹۵۴ جامعه آثریوس را تحت تاثیر مذاهبی مانند هندو، بودایی، مسیحیت و همچنین تئوصوفی بنیان نهاد. آثریوس یک فرازمینی می باشد که از طریق تله پاتی با کینگ در ارتباط می باشد. اینها چهار جورج معروف خواهند بود که همگی جزو تماس گرفتگان بشقاب پرنده ی دهه ۶۰ می باشند.
در سال شمسی ۱۹۵۸ هنری الهوت(۱۹۰۳-۱۹۹۱، Lhote) متخصص نقاشی غارهای ماقبل تاریخ، نقاشی شبه انسان پیدا شده بر روی تخته سنگی در تاسیلی ناجیر در جنوب الجزیره را به موجودات فرازمینی نسبت می دهد. نشریات و مطبوعات توجه بسیاری معطوف فرضیه الهوت نمودند و همچنین آن امر باعث زیر سئوال رفتن تخصص او همچنین گردید.
هنوز ادعای الهوت از اذهان عمومی خارج نشده می باشد که در سال شمسی بعد کتاب طلوع جادوگران-The Morning of the Magicians توسط برگیر و همچنین پاولز روانه بازار کتاب فرانسه می می شود و همچنین دیری نمی پاید که از انگلیس، آمریکا و همچنین آلمان سر بر می آورد و همچنین حداقل یک دهه به صورت مستمر چاپ می می شود. تنها و فقط در فرانسه چیزی در حدود دو میلیون ورژن و نسخه از کتاب مذکور به فروش رسیده می باشد. برگیر(۱۹۱۲-۱۹۷۸،Bergier) یک یهودی روس تبار کاملاً آشنا با آیین کابالاست که به فرانسه مهاجرت نموده و همچنین در آنجا با پاولز(۱۹۲۰-۱۹۹۷،Pauwels) فرانسوی آشنا می می شود.
کتاب طلوع جادوگران در خصوص موضوعات متنوع و گوناگون و مختلف با محوریت جایگزینی جهت تاریخی فعلی بشری مثل منشا حقیقی اهرام مصر، نقشه های باستانی که به نظر می رسد از بالای جو ترسیم شده اند، تکنولوژی های نامربوطی که از دوران باستان یافت شده اند و همچنین دیگر دستاویزهایی که در آن هم قسمتهای آخر مورد استناد واقع شده اند مانند خطوط دشت نازکا، بحث می نماید. برگیر و همچنین پاولز آیینه انظار و افکار لاوکرافت در فرانسه و همچنین حتی اروپا محسوب می شوند چرا که آثار او همچنین را در مجله ای به نام سیاره- Planète به چاپ می رساندند. از نظر کلاویتو، لاوکرافت جهت ایشان به مثابه یک پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بوده می باشد. برگیر خود مدعی بود که در سال شمسی ۱۹۳۵ با لاوکرافت در ارتباط بوده می باشد. در طلوع جادوگران، فرضیه بیگانگان باستانی به شکل امروزی خود خیلی زیاد نزدیک شده می باشد. نویسندگان مذکور کتاب را به سبک لاوکرافت و همچنین به گونه ای غیر تخیلی نوشته اند. ایشان به خوبی متوجه بوده اند که افسانه های باستانی مملو از خدایانی می باشد که با ارابه های آتشین خود از زمین بازدید نموده و همچنین سپس بازگشته اند، لذا خدایان باستانی بازدیدکنندگانی فرازمینی هایی با سفینه فضایی خواهند بود.
به امید خداوند تبارک و تعالی ادامه دارد…
آذر ۲۹, ۱۳۹۷ 0
آذر ۲۵, ۱۳۹۷ 0
آذر ۱۷, ۱۳۹۷ 0
آذر ۱۵, ۱۳۹۷ 0
مهر ۲۰, ۱۳۹۸ 0
خرداد ۱۴, ۱۳۹۶ 0
خرداد ۰۷, ۱۳۹۶ 0
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۶ 0