بروز رسانی آبان ۲۳ام, ۱۳۹۸ ۶:۵۴ قبل از ظهر
اسفند ۱۵, ۱۳۹۴ admin بشقاب پرنده ها, یوفوها 0
در آن مقاله و همچنین در ادامه بحث حیات هوشمند در کائنات به قرآن رجوع نموده و همچنین به بررسی کردن دیدگاه قرآن در خصوص حیات هوشمند در کائنات می پردازیم. در آن مبحث، حین بحث جهت جلوگیری از مشوش شدن ذهن مخاطب به تخصصی سازی معنی چند لغت پرداخته شده می باشد که آن روند تا پایان آن سری مقالات حفظ شده می باشد.
قسمت و بخش دوم: دیدگاه اسلامی
ذکریا سیتچین در کتاب تماس های یزدانی در جستجوی پیدا کردن و یافتن سرزمینی توصیف شده در تورات می باشد که فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن می کند بایستی و حتما مقر قلمرو آنوناکی ها بر روی روی زمین بوده باشد. در آن جستجو به دنبال سرزمینی می باشد که چهار رود پرآب در آن هم به هم می رسیدند. رود های دجله و همچنین فرات (سیحون و همچنین جیحون)، کارون و همچنین رودی که از سمت عربستان به سوی اروند رود و همچنین خلیج فارس می آمده و همچنین اکنون مدت هاست که خشکیده می باشد. او به آن پس نتیجه آن می شود که می رسد که آنوناکی ها در دریای اریدو لنگر انداخته بوده اند . . .
بر همه ما مبرهن می باشد که آسیا مهد تمام ادیان الهی و همچنین حتی ادیان کفرآمیز پهناور و بزرگ جهان می باشد. خود آن نشان می دهد که آسیا بایستی و حتما مهد آدم نیز بوده باشد. در عدن یا باغ، فرقی نمی کند. داستان به زمانی بر می گردد که الله، خدای واحد کائنات و همچنین فراتر از آن هم اراده و تصمیم راسخ گرفت آفریده ای بیافریند. پس آفرید و همچنین از مخلوقات مخلص پیشینش خواست که در برابر آن اقتدار و قدرت نمایی خداوندی سر سجده فرود آرند: فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ. . .
در آن قسمت به تقسیم بندی آیاتی از قرآن می پردازیم که گفته می می شود به تعدد موجود هوشمند ساکن کائنات یا هستی اشاره دارند. سپس در هر دسته آیات، چند آیه را مورد تحلیل قرار می دهیم تا ببینیم آیا قرآن موید حیات فرازمینی می باشد؟ و همچنین در صورتی که بله، خصوصیات آن هم موجودات به چه شکل می باشد؟
الف- آیات مورد تمسک هواداران فرضیه فضانوردان باستانی:
طی بررسی کردن هایی که داشتم و همچنین حتی مبادله دیدگاه با دوستان بازدیدکننده از مقالات وبسایت و مرکز خبرهای جدید متوجه شدم که بسیاری از دوستان هم وطن یا فارسی زبان، به جای پرداختن به اصل مطلب، به یک سری آیاتی که مبهم خواهند بود و همچنین چیزی را اثبات نمی نمایند، توسل جسته و همچنین می خواهند نظر خود را توجیه نموده و همچنین درست جلوه دهند. در ادامه سه تیم ارجح از آن آیات آورده شده و همچنین بررسی کردن می گردند:
۱-اولین آیه مرتبط به سوره حمد می باشد:« الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ- ستایش جهت خدای عالم هاست».
واژه عالمین در بالا کلمه جمع می باشد و همچنین در فارسی بایستی و حتما به عالم ها ترجمه می شود. خود آن آیه به ما تذکر می دهد که خداوند تبارک و تعالی عالم هایی را خلق نموده می باشد و همچنین از آن بابت درخور ستایش می باشد. در همین ابتدای کار بایستی و حتما بگویم که قرار نیست صرفاً به تکرار کارهای پیشینیان بپردازم. لذا اولین سئوال آن می باشد که عالم در زبان عربی دقیقاً به چه معناست؟ آیا جهان در فارسی معادل کاملی جهت عالم می باشد؟ خود جهان به چه معناست و همچنین چه تفاوتی با لفظ دنیا دارد؟
چیزی که بسیاری از مفسرین و همچنین مترجمین قرآنی به آن هم اهمیتی نمی دهند آن موضوع می باشد که زمان نزول قرآن، منظور خود عرب ها از لفظ عالم چه بوده می باشد. زبان شناسان معتقدند که در گذر زمان بسیاری از واژگان مفهوم ابتدایی خود را از دست می دهند و همچنین معنای غیره ای به خود می گیرند. جهت مثال واژه « شوخ » در قبل به معنای «چرک» بوده ولی باید توجه داشت امروز شوخ یعنی «انسان بذله گو». آن کاملاً نادرست می باشد که ما بیایم در ترجمه امروز قرآن از معانی امروزی الفاظ قرآن بهره بری و استفاده کنیم. چنین کاری یعنی انحراف و همچنین بدعت ناخواسته و همچنین نادانسته.
دومین موضوعی که به مخاطبین عزیز مرتبط می باشد، تذکر آن نقطه می باشد که نزول قرآن در راستای تکامل کتب الهی پیشین بوده می باشد. بسیاری از آیات قرآن موید وجود پیامبران قبل از محمد(ص) می باشد. آن آیات بالعکس تفسیر شده اند. بسیاری مدعی بودند و همچنین مدعی خواهند بود که چنان آیاتی نشان از بشری بودن قرآن می باشد و همچنین آن کتاب الهی را زاده تفکرات محمد ابن عبدالله می دانند که با تلفیق ادیان قبلی، اسلام را ابداع نموده می باشد. آن تیم غافلند از آن که در صورتی که ابراهیم(ع)، موسی(ع) و همچنین عیسی(ع) فرستاده خداوند تبارک و تعالی خواهند بود، بایستی و حتما مورد اثبات و یا تایید محمد(ص) هم باشند. آیا در غیر آن صورت جهت بررسی کننده و پروهشگر بی طرف آن ظن ساخته یا ایجاد نمی می شود که یهوه موسی متغایر و متفاوت از الله محمد می باشد؟ در واقع منطقی می باشد که قرآن، پیامبران پیشین را اثبات و یا تایید نماید نه آن که آنها را رد نماید.
پس در صورتی که روزی، جایی مدرکی از حضور الله در میان قومی یافت می شود نه تنها نشان از کذب بودن آموزه های محمد(ص) نیست که مدرکی در جهت اثبات وجود الله از ازل انسانی می باشد.
اکنون به ادامه بحث خودم باز می گردم. قرآن زمانی بر قلب محمد(ص) نازل شده می باشد که در سرزمین های اطراف جزیره العرب یهود، مسیحی و همچنین زدتشتی در حال زندگی بودند. پس الله هیچ دلیلی نمی بیند که بخواهد توضیح دهد منظورش از « عالمین» چیست؟ در صورتی که چنین آیه ای بر آدم(ع) نازل می شد مستلزم و نیاز به توضیح در ادامه اش داشت زیرا و به درستی که آدم(ع) اولین بود و همچنین منظور از عالمین برایش مشخص نبود ولی باید توجه داشت محمد(ص) خاتم می باشد و همچنین چنین مفاهیمی برایش تعجب بر انگیز نیست زیرا و به درستی که خداوند قبلاً منظورش را گفتن داشته می باشد. البته در ادامه در قرآن نیز منظور خود را گفتن می نماید.
بسیاری از دوستان و همچنین طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی چنین آیاتی را دستاویز قرار داده و همچنین می نامند که رب العالمین یعنی آن که خداوند تبارک و تعالی به جز زمین، چندین سیاره دیگر نیز خلق کرده که موجوداتی متفکر بر روی آنها زندگی می کنند وگر نه چرا بایستی و حتما بگوید رب العالمین؟
خوب حتی در صورتی که معنای امروزی واژه عالم را در نظر بگیریم یعنی دنیا (World) یا جهان (Globe)، باز هم ادعای فوق اثبات نمی می شود. ما به کرات می شنویم که گفته می می شود دنیای اسلام، جهان عرب و همچنین . . . . در صورتی که مفهوم دنیا جهت پیروان یک دین بکار می رود در آن صورت ما چند دنیای دیگر مانند دنیای کفر، دنیای مسیحیت و همچنین . . . خواهیم داشت. جهان عرب نیز نیز نشان می دهد که عرب برایش خود یک جهان می باشد. پس جهان غرب هم می قدرت یک جهان دیگر باشد. در آن صورت رب العالمین یعنی خدای اروپایی ها و همچنین اعراب و همچنین . . . یا خدای اسلام، مسیحیت و همچنین . . .
معنی دیگر عالم می تواند سیاره زمین باشد مثلاً دنیای ما. در آن صورت عالمین یعنی سیاره ها یا به عبارتی انواع اجرام سماوی. در آن تعریف رب العالمین یعنی خدای کیهان یا گیتی (Universe –Cosmos). پس تفاوت دنیا(جهان) و همچنین کیهان در آن می باشد که کیهان(گیتی) شامل چندین دنیاست. اشتباه نکنید، در آن تعریف نهایتاً می قدرت رب العالمین را خدای گیتی تفسیر کرد نه خدای ساکنین گیتی.
دو تعریف بالا از عالم، مرتبط به عالم ماده می باشد ولی باید توجه داشت عالم های غیره ای هم مانند عالم تخیل، عالم برزخ، عالم روح وجود دارند که غیر مادی خواهند بود و همچنین اکثرا و بیشتر مختص خود اسلام می باشد. پس در نهایت منظور الله از رب العالمین می تواند آن باشد که او خدای عالم ماده و همچنین غیرماده می باشد. من در ادامه عالم ماده و همچنین غیر ماده را در مجموع کائنات یا هستی می نامم. زیرا و به درستی که کلمه لاتین Cosmos را جهت کیهان برگزیدم و همچنین کیهان آن هم تمام اجرام سماوی مادی می باشد(عالم ماده)، در پس نتیجه آن می شود که کائنات یا هستی معادل کلیه کیهان های مادی و همچنین غیر مادی خلق شده توسط خداوند می باشد و همچنین می قدرت کائنات را برابر با هفت آسمان و همچنین زمین دانست که آن مفهوم در غرب معادل ندارد. در پس نتیجه آن می شود که:
ستایش جهت خدای دنیا(جهان) می باشد.
ستایش جهت خدای گیتی(کیهان) می باشد.
ستایش جهت خدای کائنات(هستی) می باشد.
ولی باید توجه داشت منظور مترجمین قرآنی از خدای جهانیان چیست؟ جهت نمونه فایل زیر را دانلود کنید :
دانلود
در صورتی که همه مترجمین منظور خود را از آن هم نحوه ترجمه گفتن نمایند که سو تفاهم و همچنین سو برداشت نشود، مشکلی پیش نخواهد آمد. در واقع بسیاری از مترجمین اصول را رعایت نمی نمایند و همچنین در بلند مدت بدعت زاییده می می شود. رب العالمین در بسیاری از آیات قرآن شامل آیه ۱۳۱ سوره بقره، آیه ۶ سوره مطففین، آیه ۲۹ سوره تکویر، آیه ۲ سوره سجده و همچنین . . . تکرار شده می باشد.
۲- به آیه ۴۴ سوره اسرا توجه نمایید:
« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ و همچنینَ الأَرْضُ و همچنینَ مَن فِيهِنَّ و همچنینَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ و همچنینَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا – آسمان هاى هفتگانه و همچنین زمين و همچنین هركس(هرچه) كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند و همچنین هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مىگويد ولى تو تسبيح آنها را در نمىيابيد. به راستى كه او همواره بردبار آمرزنده می باشد ».
آن آیه به ما می گوید که آسمان های هفتگانه، زمین، هرکه(هرچه) در آسمان های هفتگانه و همچنین زمین هست و همچنین تمام اشیا و همچنین اجسام تسبیح خداوند می گویند. پس می قدرت خلاصه کرد که کائنات و همچنین آنچه در آن هم می باشد، تسبیح خدای به جا می آورند. ابتدا یک شبهه را برطرف سازیم. فرق موجودات زنده با موجودات بی جان در آن می باشد ما از نعمتی به نام نعمت حیات برخورداریم که از موجودات بی جان مضایقه شده می باشد. ولی باید توجه داشت اشتراک ما موجودات ذی حیات و همچنین موجودات بی جان در چیست؟ نعمت وجود، کما آنکه می توانسته بود روی دیگر سکه آن باشد که زمین خلق نشود. لذا از بابت همین نعمت وجود می باشد که آسمان های هفت گانه، زمین و همچنین تمام اشیا و همچنین اجسام در عالم ماده و همچنین معادل آن هم در عالم غیرماده، ستایشگر الله خواهند بود.
نقطه اول در خصوص آیه ۴۴ سوره اسرا آن می باشد که آیه مذکور توضیح تکمیلی جهت آیه اول سوره حمد می باشد. آن آیه تصریح می نماید که هر چه در آسمان های هفت گانه و همچنین زمین می باشد، اعم از جاندار و همچنین غیر جاندار، به حمد خداوند تبارک و تعالی مشغولند. از آن رو همچنین و علاوه بر انسان، گیاهان و همچنین حیوانات و همچنین موجودات بی جان نیز ستایش خداوند تبارک و تعالی به جای می آورند، لذا رب العالمین یعنی خدای کائنات و همچنین یا به عبارتی هرکه و همچنین هرچه درون کیهان هاست.
ولی باید توجه داشت منظور از « مَن فِيهِنَّ » که در آسمان های هفتگانه و همچنین زمین موجود خواهند بود، چیست؟ واژه عربی «من» در فارسی دو مفهوم «چه» یا «که» را معنا می دهد. لذا معنای «آنکه(آنچه) در آسمان های هفتگانه و همچنین زمین می باشد» را بایستی و حتما شکافت. آنکه و همچنین آنچه در زمین می باشد جهت ما واضح و همچنین آشکار می باشد. ولی باید توجه داشت آنچه یا آنکه در آسمان هفتگانه می باشد، یعنی چه؟ در واقع کیست که در آسمان های هفتگانه زندگی می کند؟ آیا موجود فضایی می باشد؟ آیا فرازمینی ها خواهند بود؟
به تا حال هیچ عالم و همچنین دانشمندی نتوانسته گوشه ای یا حتی قسمتی از یک آیه قرآن را رد کند و همچنین اثبات نماید که مفهوم یا مضمون فلان قسمت از فلان آیه اشتباه می باشد، نادرست می باشد و همچنین . . . در پس نتیجه آن می شود که در صورتی که ما نمی توانیم درک کنیم که منظور از هفت آسمان چیست، دلیل بر آن نمی می شود که قرآن دروغ می گوید. چرا که ما هنوز پایمان را فراتر از آسمان اول نگذاشته ایم که ببینیم آسمان دوم الی هفتم واقعی می باشد یا نه. آسمان هفتگانه توسط خود قرآن به ما معرفی شده می باشد.
پس اجازه دهید در همین قرآن به جستجوی معنای آنکه (آنچه) در هفت آسمان می باشد، باشیم.
آیات ۳ الی ۵ سوره ملک:
« الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ* ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً و همچنینَ هُو همچنینَ حَسِيرٌ* و همچنینَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ و همچنینَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ و همچنینَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ- آن هم كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد در آفرينش آن هم [خداى] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و همچنین تفاوتى] نمىبينى بازبنگر آيا خلل [و همچنین نقصانى] مىبينى. باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و همچنین درمانده به سويت بازگردد. و همچنین در حقيقت آسمان دنيا را با چراغ هايى زينت داديم و همچنین آن هم را مايه طرد شياطين [قواى مزاحم] گردانيديم و همچنین براى آنها عذاب آتش فروزان آماده كردهايم».
در آیه سوم می گوید که هفت آسمان به صورت طبقه طبقه و همچنین بر روی هم ساخته شده می باشد زیرا و به درستی که « طِبَاقًا » یعنی قرار دادن چیزی بر روی چیز دیگر. در آیه چهارم می گوید هر قدر چشم به آسمان بدوزی متوجه تفاوت بین طبقات نمی شوی. بنابراین هفت آسمان در حال حاضر در امتداد هم وجود دارند ولی باید توجه داشت چشم قادر به تشخیص طبقات از هم نیست. در آیه پنجم سرنخی ارائه می گردد بدین مضمون که آسمان دنیا را با چراغ هایی زینت دادیم. آسمان دنیا بایستی و حتما نزدیک ترین آسمان به ما یا آن هم آسمان اول باشد که ستارگان در آن هم قرار دارند. از آن جا می قدرت تحلیل نمود که کیهان(Cosmos) بایستی و حتما آسمان اول باشد.
قسمت دوم آیه اخیر می گوید که شیاطین اقتدار و قدرت خارج شدن از آسمان اول و همچنین وارد شدن به آسمان دوم را ندارند. لکن تا آن جا به خاطر بسپارید آن هم قرآنی که از هفت آسمان سخن گفت، خودش همانجا گفت که آسمان دنیا با چراغ هایی زینت داده شده که مایه طرد شیاطین هم هست. آن بحث و داستان در آیه ۶ الی ۱۰ سوره صافات هم آمده می باشد:
« إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ* و همچنینَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ* لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى و همچنینَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ* دُحُوراً و همچنینَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ* إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ- ما آسمان نزديك [پائين] را با ستارگان آراستيم. آن هم را از هر شيطان خبيث و همچنین عارى از خير و همچنین نيكى حفظ كرديم. آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و همچنین هرگاه چنين كنند) از هر سو هدف (تيرهاى شهاب) قرار مىگيرند. آنها به شدت به عقب رانده مىشوند (و همچنین از صحنه آسمان طرد مىگردند) و همچنین براى آنان مجازاتى دائم می باشد. مگر آنها كه در لحظهاى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه شهاب ثاقب آنها را تعقيب مىكند».
در آن آیات از سوره صافات دلیل ممانعت از وارد شدن شیاطین که خبیث خواهند بود، به آسمان های اعلا چنین عنوان شده که خداوند می خواسته از استراق سمع ایشان جلوگیری به عمل آورد. استراق سمع؟ بله شیاطین خبیث به شنود صدای فرشتگان می پرداخته اند. لذا آن آیات می نامند که هفت آسمان ساکنین غیره ای به اسم شیاطین هم دارد و همچنین در آسمان های اعلاتر از آسمان دنیا، فرشتگان ساکن خواهند بود. آن شیاطین که خواهند بود که اجازه نفوذ به آسمان های دوم، سوم و همچنین . . . به آن هم ها داده نشده می باشد؟ فرشتگان که ساکنین آسمان های دوم به بالاتر خواهند بود، چگونه موجوداتی می باشند؟ پاسخ آن سئوالات را در قسمت و بخش های بعدی خواهیم داد.
به روش خلاصه از آن قسمت می قدرت پس نتیجه آن می شود که گرفت منظور از « مَن فِيهِنَّ » در آیه ۴۴ سوره اسرا یا « مَن فِي» در آیه ۴۱ سوره نور، صرف نظر از کواکب، مصابیح، شهاب و همچنین . . . که غیرجاندارند، موجودات جانداری به نام شیاطین و همچنین فرشتگان می باشد. اینها موجوداتی خواهند بود که خود قرآن می گوید در آسمان ها حضور دارند، ولی باید توجه داشت طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی با شیطان و همچنین فرشته راضی نمی شوند و همچنین می خواهند که آنها مادی بوده و همچنین قالب بدنیشان تا حدود بسیاری شبیه به انسان باشد. آن در حالی می باشد که تا کنون هیچ مدرکی موید یک جسد یا فسیل چنان موجودی ارائه ننموده اند که مورد قبول منتقدین ایشان باشد. آیات ۱۹ سوره انبیا و همچنین ۱۸ سوره حج از آن دسته آیات خواهند بود.
بسیاری از آیاتی که به موضوع هفت آسمان می پردازند شامل آیه ۴ سوره سجده، آیه ۵۴ سوره اعراف، آیه ۱۲ سوره طلاق و همچنین . . . کمکی به موضوع بحث نمی نمایند.
آیه ۵ سوره صافات:
« رَبُّ السَّماواتِ و همچنینَ الْأَرْضِ و همچنینَ ما بَيْنَهُما و همچنینَ رَبُّ الْمَشارِقِ- پروردگار آسمان ها و همچنین زمين و همچنین آنچه در ميان آن هم دو قرار دارد، و همچنین پروردگار مشرق ها». در آن آیه جهت اشاره به محتویات آسمان ها و همچنین زمین از اصطلاح « ما بَيْنَهُما » یعنی « آنچه در ميان آن هم دو قرار دارد»، بهره بری و استفاده شده می باشد. آنچه ارجاع به موجود می باشد نه موجود جاندار، بنابراین چنین آیاتی نمی تواند موید وجود حیات در آسمان ها باشد. آیات ۱۱۶ سوره بقره، ۶ سوره طه و همچنین ۱۶ سوره انبیا نیز از آن تیم آیات محسوب می شوند.
۳- تعدادی از آیات قرآنی از اصطلاحاتی مانند« دابه » اسم به میان آورده اند. جهت مثال آیه ۴۵ سوره نور را ببینید:
« و همچنینَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ و همچنینَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ و همچنینَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ – و همچنین خداوند تبارک و تعالی هر، جنبنده ای را از آب بيافريد بعضی از آنها بر شکم می روند و همچنین بعضی بر دوپا می روند و همچنین بعضی بر چهار پا می روند خداوند تبارک و تعالی هر چه بخواهد می آفريند زيرا خداوند تبارک و تعالی بر هر کاری تواناست».
در آن آیه ابراز می می شود که خداوند هر جنبنده ای را از آب آفریده می باشد. بعضی از مفسرین منظور از آب را نطفه در نظر گرفته اند. دابه که بعضی بر روی شکم، دو پا یا چهار پا راه می روند. در آن آیه سختی از پرواز کنندگان(پرندگان) نیست، ولی باید توجه داشت می دانیم که هر پرنده دو پا دارد که جهت راه رفتن بهره بری و استفاده می کند. لذا در آن آیه می قدرت مدعی بود که دابه، پرندگان و همچنین انسان را نیز در بر می گیرد.
در ادامه سعی می کنیم ببینیم منظور دقیق از دابه در قرآن چیست؟ در صورتی که بگوییم دابه در کل کائنات، چه در زمین چه بیرون از زمین پراکنده شده اند، آنگاه آیه ۱۰ سوره لقمان و همچنین آیه ۴۵ سوره فاطر ادعای فوق را نقض می کند.
آیه ۱۰ سوره لقمان:
« خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَو همچنینْنَهَا و همچنینَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَو همچنینَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ و همچنینَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ و همچنینَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَو همچنینْجٍ كَرِيمٍ – آسمان ها را بی هيچ ستونی که ببينيد بيافريد و همچنین بر روی زمين کوه ها را بيفکند تا نلرزاندتان و همچنین از هر گونه جنبنده ای در آن هم بپراکند و همچنین از آسمان آب فرستاديم و همچنین در زمين هر گونه گياه نيکويی رويانيديم».
در آن آیه ابراز می گردد که در یکی از مراحل آفرینش، « مِن كُلِّ دَابَّةٍ » را بر روی زمین پراکنده می باشد. عبارت « فِيهَا» در آن آیه نشان می دهد که دابه مختص زمین می باشد. بنابراین طبق آن آیه، دابه بر روی زمین زندگی می کنند و همچنین مهم تر آنکه از هر قسم دابه که خلق شده می باشد، نمونه ای بایستی و حتما بر روی زمین موجود باشد. از آنجا که خداوند تبارک و تعالی در آن آیه به روشنی می فرماید از هر نوع دابه بر روی زمین پراکنده می باشد، لذا آن آیه در مقابل تفسیر دابه به انسان نما ها یا هوشمندان سایر کرات هستی به شدت جلوگیری می کند.
آیه ۴۵ سوره فاطر:
« و همچنینَ لَو همچنینْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ و همچنینَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا- و همچنین در صورتی که شهروندان و مردم شهر را به كيفر اعمال زشتشان به عذاب خود ميگرفت بر روي زمين هيچ جنبدهاي نميماند و همچنین ليكن عذاب آنان را تا مدتي معين تاخير مياندازد همين كه اجلشان رسيد خداوند بر احوال بندگانش كاملا آگاهست ».
در آن آیه ما شاهد یک نقطه جذاب و جالب هستیم و همچنین آن هم حضور کلمه ناس قبل از کلمه دابه می باشد. بر ما مبرهن می باشد که لفظ ناس در قرآن اشاره به بشر زمینی از تیره آدم می باشد، آن هم گونه که آیات قبل تر سوره فاطر نیز تاکید دارند. در آن آیه بهترین معنی جهت دابه آن هم ناس می باشد.
از دیگر سو آیه ۴ سوره جاثیه، آیه ۲۹ سوره شوری و همچنین آیه ۴۹ سوره نحل به ما تذکر می دهند که دابه الزاماً ناس نیست و همچنین یا تنها و فقط روی زمین زندگی نمی کنند. در آیه ۴ سوره جاثیه به صراحت حساب انسان از دابه جدا شده می باشد:« و همچنینَ في خَلْقِكمْ و همچنینَ مَا يَبُث مِن دَابَّةٍ ءَايَتٌ لِّقَو همچنینْمٍ يُوقِنُونَ- و همچنین نيز در خلقت خودتان و همچنین جنبندگاني كه همواره نشر یافته شده ميكند آيت هاست براي مردمي كه اهل يقين باشند».
ولی باید توجه داشت در آیه ۲۹ سوره شورا، قلمرو دابه به آسمان ها گسترش داده شده می باشد:
« و همچنینَ مِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ و همچنینَ الْأَرْضِ و همچنینَ مَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ و همچنینَ هُو همچنینَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاء قَدِيرٌ- و همچنین از نشانه های اقتدار و قدرت او آفرينش آسمان ها و همچنین زمين و همچنین پراکندن جنبندگان در آن هم دوست و همچنین هرگاه بخواهد، بر گردآوردنشان تواناست». آن شامل معدود آیاتی می باشد که در گام اول می قدرت آن هم را به عنوان نشانه ای از وجود حیات فرازمینی در قرآن قلمداد نمود. لذا درستی چنینی برداشتی را بگذارید با توجه به سیاق آیات مشابه مانند آیه ۴۹ سوره نحل بررسی کردن کنیم.
آیه ۴۹ سوره نحل از آن نظر جذاب و جالب توجه می باشد که الله موجود سجده گذار را به فرشته و همچنین دابه تقسیم نموده می باشد:
« و همچنینَ للَّهِ يَسجُدُ مَا في السمَو همچنینَتِ و همچنینَ مَا في الأَرْضِ مِن دَابَّةٍ و همچنینَ الْمَلَئكَةُ و همچنینَ هُمْ لا يَستَكْبرُونَ- و همچنین آن هم چه در آسمان ها و همچنین آن هم چه در زمين از جنبندگان می باشد و همچنین همچنين فرشتگان، براى خداوند تبارک و تعالی سجده مىكنند». بی توجه به آیات قبلی سوره نحل که بحث از سجده و همچنین ستایش خداست، طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی با تمسک به آن آیه حضور جنبندگان در آسمان ها همچنین و علاوه بر زمین را می پذیرند و همچنین لایستکبرون رو توضیحی بر باشعور بودن آن هم جنبندگان حمل نموده اند. آن در حالی می باشد که دو تفسیر مرجع معروف شیعه، تفسیر نمونه و همچنین تفسیر المیزان، هر دو معتقدند منظور از لایستکبرون فرشتگان می باشد و همچنین نه دابه(در ادامه به بررسی کردن خصوصیات فرشتگان می پردازیم و همچنین در آنجا نشان می دهیم که لایستکبرون در واقع یکی از بدیهی ترین خصوصیات فرشتگان می باشد).
از آنجا که انسان جزو فرشتگان نیست، در بستر آیه ۴۹ نحل جزو دابه می باشد و همچنین در صورتی که لایستکبرون را به دابه تسری دهیم، اختلاف می افتد چرا که بسیاری از انسان ها مستکبرند. لذا تنها و فقط فرشتگان لایستکبرون خواهند بود. در تفسیر المیزان ذیل آیه ۴۹ نحل، دابه به معنای هر چیزی که از جایی به جایی تحرک و همچنین انتقال داشته باشد، تعریف شده می باشد و همچنین هم انسان و همچنین هم جن جزو دابه تلقی شده اند. من معتقدم آن تفسیر اخیر مقبول ترین و همچنین کلی ترین تفسیر می باشد، کما آن که در ادامه آن هم را اثبات خواهیم نمود و همچنین ابطال پذیر نیست. جذاب و جالب آن که در المیزان، وجود جنبندگان در سایر کرات هستی اثبات و یا تایید شده ولی باید توجه داشت قبل از آن هم تنها و فقط از انس و همچنین جن صحبت می می شود که آن خود نشان می دهد مفسر معتقد به وجود جن در کائنات می باشد و همچنین نه فرازمینی مادی. لذا تفسیر المیزان به عنوان یکی از پهناور و بزرگ ترین تفسیرهای مرجع، وجود فرازمینی مادی را مردود می داند(جلد ۱۲ صفحه ۳۸۶-۷). آیه ۴۹ نحل یکی از مستندات قوی در بحث حیات فرازمینی محسوب می می شود چرا که فرشتگان را از دابه مستثنی نموده می باشد.
آیه ۱۸ سوره حج نیز جذاب و جالب توجه می باشد که خوانندگان خود به آن هم رفت و آمد و مراجعه نمایند زیرا و به درستی که مضمون آیه ۴۹ سوره نحل را با جزئیات بیشتری آورده می باشد.
اکنون در خصوص آیه ۲۹ سوره شورا بایستی و حتما بگوییم که در مبحث هوشمند شناسی قرآنی آیات متعددی وجود دارند که در کنار نژاد انس از نژاد جن سخن به میان آورده اند(در ادامه به آنها خواهیم پرداخت). در پس نتیجه آن می شود که در صورتی که ما نژاد جن مطابق توصیف قرآن را نیز دابه بدانیم، آیه مذکور هیچ نقطه ابهامی ندارد، کما آن که در بند دوم آن قسمت و بخش ما شاهد بودیم حداقل در برهه ای از زمان، شیاطین قادر به دستیابی به آسمان های اعلا بوده اند.
ولی باید توجه داشت علاقمندان به حیات هوشنمد فراسوی زمین، آیاتی مانند آیه ۳۸ سوره انعام را خیلی زیاد جذاب و جالب تفسیر می نمایند:
« و همچنینَ مَا مِن دَابَّةٍ في الأَرْضِ و همچنینَ لا طئرٍ يَطِيرُ بجَنَاحَيْهِ إِلا أُمَمٌ أَمْثَالُكُممَّا فَرَّطنَا في الْكِتَبِ مِن شيءٍثُمَّ إِلي رَبهِمْ يحْشرُونَ-هيچ جنبدهاي در زمين و همچنین پرندهاي كه با دو بال خود ميپرد نيست مگر اينكه آنها نيز مانند تو امت هائي خواهند بود، و همچنین همه به سوي پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در كتاب از بيان چيزي فروگذار نكرديم».
ایشان معتقدند که در آیه مذکور به آن دلیل که پرندگان جدا ذکر شده اند لذا پرندگان جزو دابه نیستند و همچنین با تکیه بر آن آیه، در آیاتی مانند ۴۹ نحل، منظور از جنبندگان درون آسمان ها را غیر از پرنده می دانند که آن خود یعنی نژاد های هوشمندی در سایر کرات در حال زندگی خواهند بود. آن در حالی می باشد که خود آیه به صراحت صحبت از جنبندگان در زمین و همچنین پرندگان نموده که هر یک به مثابه یک امتند و همچنین به سوی پروردگارشان محشور می شوند. قابل قبول نیست که مفهوم دابه در آن آیه را با مفهوم دابه در آیات دیگر مثلاً آیه ۴۹ سوره نحل یا ۲۹ سوره شورا یکی بدانیم، آن هم هم در وضعیتی که خود آیه از دابه زمینی سخن می گوید و همچنین نه دابه ساکن آسمان ها.
هر کس که آن آیه را بخواند متوجه می می شود منظور از دابه در واقع جنبنده ای می باشد مشابه پرنده که قدرت پرواز ندارد و همچنین بر روی زمین زندگی می کنند، به عبارتی تک تک گونه های جانوری غیر از پرندگان به همراه پرندگان که پرواز می کنند، مانند ما انسان ها امت هایی محسوب می شوند.
در جمع بندی آن قسمت بایستی و حتما گفت که لفظ دابه در قرآن در حالات مختلفی به کار رفته می باشد که معانی متفاوتی نیز به خود گرفته می باشد و همچنین تنوع آیات نه تنها به پیدا کردن و یافتن معنای دقیق دابه کمک نمی کند، بلکه بر پیچیدگی مفهوم لفظ مذکور نیز می افزاید. سئوال اصلی آن می باشد که دابه یک واژه عام می باشد یا یک واژه خاص؟ با توجه به آیاتی که بررسی کردن کردیم و همچنین کتب تفسیر، می قدرت دابه را به معنای جنبنده دانست که واژه ای عام می باشد. ولی باید توجه داشت به محضی که طبق یک آیه وارد جزئیات مفهوم دابه می شویم، در آیه دیگر آن هم مفهوم نقض می گردد و همچنین مانع از رسیدن به یک جمع بندی دقیق و همچنین آشکار می می شود. تمام آن بحث در بستری جریان دارد که ما جنیان را کنار گذاشته ایم. هنگامی که جنیان را وارد بحث کنیم، به راحتی آیه ۲۹ سوره شورا یا آیه ۳۸ سوره انعام تفسیر می می شود، به عبارتی اثبات و یا تایید می می شود که در سایر فضای کائنات هم حیات هوشمند وجود دارد.
ولی باید توجه داشت جن آن هم موجودی می باشد که بسیاری از نخبه های مسلمان و همچنین فارسی زبان طرفدار فرضیه فضانوردان باستانی نتوانستند مفهوم آن هم را حضم نمایند لذا از ته دل آرزو نمودند ای کاش جن خلق نمی شد تا آیات هفت آسمانی و همچنین آیات دابه ای را با فراغ بال به گونه ای تفسیر نمایند که وجود موجودات فرازمینی مادی از آن هم مستفاد گردد.
جهت نمونه به آن نقل قول توجه نمایید: « در آخر بایستی و حتما بگویم که شاید آن سوال برایتان بوجود آید که پس اجنه چه خواهند بود؟ به نظر من موضوع جنیان هیچ ربطی به موجودات فرازمینی یا حیوانات فرازمینی ندارد. بحث اجنه کاملا تفاوت دارد، جنیان همچون انسان شامل شعور، دین و همچنین نظر خواهند بود، من در آن ارتباط و رابطه احتیاج به تحقیقات بیشتری دارم. متاسفانه آن بحث هم مثل بحث موجودات فرازمینی در شایعه هایی بعضا بی اساس قرار گرفته. ان شاء الله در ادامه آن بحث بعد از کامل شدن تحقیقاتم سعی می کنم بحث جامع و همچنین کاملی رو در ارتباط و رابطه با جنیان و همچنین چگونگی وجود آنها، در بعدی در وبلاگم قرار دهم».
خوب سئوال اساسی آن می باشد هنگام و زمانی که کسی در مورد جن به مقدار و اندازه کافی بررسی نکرده می باشد، چگونه به خود اجازه می دهد بگوید هیچ ربطی بین موجودات فضایی و همچنین جن وجود ندارد؟ و همچنین جذاب و جالب تر آن که گوینده مباحث و مطالب فوق طی یک مقاله ابتدا تلاش وافری در اثبات وجود حیات هوشمند در کائنات بر اساس آیات هفت آسمانی و همچنین آیات دابه ای دارند، بدون آن که به بررسی کردن ارتباط جن و همچنین دابه بپردازند و همچنین در قسمت پایانی مبحث، در مورد جن چنان پس نتیجه آن می شود که گیری می نماید(سایتی که آن عبارت از آن هم نقل قول شده اکنون در دسترس نیست ولی باید توجه داشت آدرس دانلود مقاله مذکور در شماره ۲ منابع ذکر شده می باشد ).
من چنان تحلیل هایی را تحلیل و همچنین منطق عقیم نامیده ام چرا که فی نفسه باطل می باشد. هنگام و زمانی که تو نتوانی درک خود از دابه را گفتن کنی و همچنین مشخص کردن نکنی که جن هم جزو آن هم هست یا خیر، در آن صورت اثبات موجود فرازمینی طبق قرآن چه اثربخشی دارد؟ از همین روست ما آیاتی که مرتبط به هفت آسمان و همچنین دابه می باشد را در دسته آیات مبهم قرار دادیم و همچنین در قسمت و بخش آتی به بررسی کردن آیاتی پرداختیم که به شدت مبین خواهند بود و همچنین کسی را قدرت اغماض آن هم نیست.
ولی باید توجه داشت در صورتی که می خواستیم جهت تفسیر جزئی تر آیات، به روایات صحابه و همچنین احادیث ائمه متوسل شویم، نه تنها موفقیتی حاصل نمی شد که حتی باعث افزوده شدن بر پیچیدگی ماجرا شده و همچنین نتایج کاملاً اریب و همچنین دو پهلو حاصل می شد، آن هم هم در شرایطی که خود قرآن به مقدار و اندازه کافی صریح و همچنین شفاف می باشد. ولی باید توجه داشت آن جانب از مفسیرین چند سده اخیر در خصوص آیات هیچ کس را به مقدار و اندازه آیت اله سید مرتضی رضوی، روشن فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن و همچنین خوش فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن نیافتم. علامه طباطبایی و همچنین مرتضی مطهری در رده های بعدی خواهند بود که تلاش های قابل تقدیری انجام داده اند.
آن جهت من به شخصه جای بسی تاسف می باشد که سایر مفسرین معروف قدرت پاسخ دادن به وجود حیات فرازمینی با تکیه بر قرآن را به صراحت ندارند و همچنین خیلی زیاد محتاطانه پیش رفتند تا جایی که بعضی مثلاً در جواب طرفداران فرضیه تکامل حتی گفتند: قرآن با فرضیه تکامل مشکلی ندارد و همچنین قرآن کتابی علمی نیست و همچنین یا با تکیه بر یک سری شبه علم اثبات نشده دم از احتمال وجود حیات مادی فرازمینی می زنند. آن تیم کثیر که بر گمراهی شهروندان و مردم شهر افزوده اند و همچنین سرعت حرکت جهان را به سوی ظهور تسریع نموده اند، آن هم هایی خواهند بود که به اسم اسلام بر روی موعود شمشیر می کشند.
یکی از بهترین کتب فعلی تفسیر قرآن، کتاب تفسیر المیزان می باشد که مفسر آن هم بعد از ترجمه و همچنین تفسیر آیه، به بررسی کردن ارتباط بین آیه مورد نظر با سایر آیات و همچنین در پس نتیجه آن می شود که کلیت قرآن می پردازد. هر چند چنین تحلیلی مورد بهره بری و استفاده و نیاز ضروری می باشد ولی باید توجه داشت آن هم هم در بسیاری موارد کافی نیست.
از عمده مشکل جامعه محققین پیرو رویه علمی فعلی در بهره بری و استفاده از قرآن آن می باشد که هر چند قرآن ابتدا یکباره نازل شده، ولی باید توجه داشت دوباره و همچنین بر مبنای شان نزول به تدریج نازل گشته می باشد. ما امروز به آن هم قرآن دسترسی داریم، ولی باید توجه داشت شان نزول بسیاری از آیات را به درستی نمی دانیم. و همچنین بدتر آن که هیچ مرجع معتبری نیست ترتیب نزول آیات در آن هم ثبت شده باشد. به عبارتی، آن قرآن به آن ترتیبی که در دست ماست، نازل نشده می باشد، یعنی آن گونه نبوده که خداوند تبارک و تعالی اول سوره حمد را بر محمد(ص) نازل نماید و همچنین تا سوره بقره تمام نشده، سوره غیره ای نازل نشود. آگاهی از ترتیب نزول آیات بدون توجه به نام سوره ها، خود فواید بسیاری دارد و همچنین بسیاری از جنبه های تاریک قرآن تنها و فقط با چیدمان آیات قرآن در آن هم حالت روشن می می شود.
امیدوارم در بعدی، حوزه های علمیه از تفسیر سنتی قرآن فاصله گرفته و همچنین رویه ای در پیش گیرند که به روشن شدن جنبه های تاریک کمک نماید نه آن که تنها و فقط به تکرار مکررات بپردازد و همچنین مبهمات را به حال خود واگذارد.
ب- آیاتی که به صراحت از سایر مخلوقات هوشمند کیهان ها نام می برد.
در کنار آیاتی که به صورت مبهم از وجود حیات در پهنه هستی و همچنین یا هفت آسمان ها صحبت نموده می باشد، بسیاری از آیات هم خواهند بود که نه تنها از ساکنین کائنات نام برده، بلکه بسیاری از ویژگی های سایر ساکنین کیهان ها را به ما می نمایانند:
۱- اولین آیه از آن دست، آیه ۳۴ سوره بقره می باشد:
« و همچنینَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى و همچنینَ اسْتَكْبَرَ و همچنینَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ- و همچنین هنگامى كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد، سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد و همچنین تكبّر ورزيد و همچنین از كافران شد». آیه ۵۰ و همچنین ۵۱ سوره کهف هم می گوید:« و همچنینَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ و همچنینَ ذُرِّيَّتَهُ أَو همچنینْلِياءَ مِنْ دُوني و همچنینَ هُمْ لَکُمْ عَدُو همچنینٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمينَ بَدَلاً* ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ و همچنینَ الْأَرْضِ و همچنینَ لا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ و همچنینَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً – و همچنین زمانیکه به فرشتگان گفتم: آدم را سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس که از جنیان بود و همچنین از فرمان پروردگارش تجاوز نمود، آیا او و همچنین فرزندانش را به غیر از من اولیاء خود می گیرید و همچنین حال آنکه آنها دشمن تو خواهند بود؟ جهت ستمگران چه بدل و همچنین عوض بدی می باشد. آفرینش آسمان ها و همچنین زمین و همچنین آفرینش آن هم ها را با حضور ایشان نکردم، و همچنین من گمراه کنندگان را به مدد نمی گیرم ».
«فسجدوا» فعل جمع می باشد به آن معنی که «پس سجده کردند». زیرا و به درستی که آن آیه مرتبط به زمان رونمایی الله از مخلوق اخیر خود یعنی آدم ابوالبشر می باشد، پس سجده کنندگان غیر از فرزندان آدم یا بشر بوده اند. آیات می نامند افرادی که سجده کردند از نوع فرشتگان بودند، زیرا و به درستی که خداوند به ایشان امر نمود. ولی باید توجه داشت ابلیس که از جنیان بود، سجده نکرده می باشد.
ریچارد شاور (۱۹۰۷-۱۹۷۵، Shaver) که نویسنده ای امریکایی بود، بعد از جنگ جهانی دوم داستان های بحث بر انگیزی را در مجلات تخیلی-علمی تحت نام راز شاور به چاپ رساند. او مدعی بود که نژاد انسانی به غایت پیشرفته در ماقبل تاریخ غارهایی را زیر زمین ساخته اند و همچنین به دلیل تشعشعات خورشید، زمین را به نیت و اراده سیاره ای دیگر ترک کرده اند.
موریس جسوپ (۱۹۰۰-۱۹۵۹، Jessup) نیز در سال شمسی های ۱۹۵۰ معتقد بود شهروندان و مردم شهر کوتوله که بعضی ها آنها را به یوفوها ربط داده اند، در واقع متعلق به زمین بودند و همچنین مدت ها قبل به تکنولوژی اعجاب آوری شامل اقتدار و قدرت پرواز در فضا دست یافته بودند. جسوپ می گوید که حدود ۱۰۰ هزار سال شمسی قبل: « در زمان اولین موج تمدن که قبل از دوران کاتالیزمی ساخته یا ایجاد شده بود . . . دانش پرواز در آن سیاره پایه ریزی گردید . . . ممکن می باشد کوتوله ها تمدنی را به وجود آورده باشند که موفق به کشف قانون گرانش شده اند و همچنین آن هم را به کار گرفته اند». هنگام و زمانی که که آتلانتیس و همچنین مو (Mu) به زیر آب می رفت، شهروندان و مردم شهر کوتوله به سفینه های فضاییشان پناه برده اند.
ولی باید توجه داشت از دو آیه فوق که مرتبط به زمان خلقت حضرت آدم می باشد، مشخص می می شود که در زمان آفریدن آدم، موجودی از جنس آدم یا به عبارتی انسان گونه وجود نداشته می باشد. در صورتی که وجود داشت: اولاً چرا بایستی و حتما مجدداً خداوند تبارک و تعالی به خلق مجدد آن هم گونه ولو با اندک تغییراتی دست بزند؟ چرا بایستی و حتما فرشتگان بر یک مخلوق تکراری سجده نمایند؟ سوماً ابلیس که سجده نکرد بعد از آن هم به خاطر پیمانی که با الله بست دائما با آدم و همچنین حوا در ارتباط بود و همچنین ارتباطش را با نسل ایشان حفظ کرده می باشد، ولی باید توجه داشت سرنوشت آن انسان گونه هایی که در زمان خلق آدم در سایر کرات در پهنه کیهان بوده اند چه شده می باشد؟ داستان سجده بر آدم در عرش اتفاق افتاده می باشد. طبق آموزه های اسلامی، عرش جایگاه الله و همچنین فرشتگان می باشد. ولی باید توجه داشت در آن آیات مشخص می می شود که مقربین نیز در عرش جایگاهی داشته اند. ابلیس از جنیان بوده می باشد که مانند فرشتگان در عرش مقامی داشته می باشد. اکنون نیز عیسی مسیح نزد خداوند می باشد.
هنگام و زمانی که بپذیریم که موجودات فرازمینی مادی مشابه انسان به لحاظ شعور در سایر نقاط کائنات در حال زندگی خواهند بود، آیات ۳۴ سوره بقره، ۵۰ و همچنین ۵۱ سوره کهف فلسفه وجوی خود را از دست می دهند. به عبارتی چرا بایستی و حتما ابلیس به خاطر آفرینش آدم ابوالبشر از فرمان الله سربپیچد، آن هم هم در وضعیتی که مشابه چنین موجودی در بعضی از سیارات دیگر در حال زندگی می باشد؟
در آن مبحث، بعضی از دوستان به داستان نسناس و همچنین منقرض شدن نسل آنها پیش از انسان اشاره می نمایند تا سندی قرآنی در آن خصوص ارائه نموده باشند که قبل از انسان، انسان نماهایی بر روی زمین زندگی می کرده اند و همچنین پس نتیجه آن می شود که می گیرند که تنوع در خلق انسان نماها در هفت آسمان می تواند کاملاً معقول باشد.
در پاسخ به آن دسته از اشخاص بایستی و حتما بگوییم که اولاً در هیچ آیه ای از قرآن اسمی از نسناس برده نشده می باشد و همچنین داستان وجود موجودات عصیانگر انسان نما بر روی زمین قبل از آفرینش آدم در واقع مرتبط به تفسیر آیه ۳۰ از سوره بقره می باشد که توسط مفسرین انجام شده می باشد:
« و همچنینَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها و همچنینَ یَسْفِکُ الدِّماءَ و همچنینَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ و همچنینَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ- هنگامي را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روي زمين جانشيني (نماينده اي) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا، آيا كسي را در آن هم قرار مي دهي كه فساد و همچنین خونريزي كند؟ ما تسبيح و همچنین حمد تو را بجا مي آوريم و همچنین تو را تقديس مي كنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقي را مي دانم كه تو نمي دانيد»».
نقطه ای که اینجا با متذکر گردم آن می باشد که تفسیر کامل آیات ۳۰ الی ۳۴ سوره بقره خود یک کتاب می باشد، ولی باید توجه داشت ما نیت و اراده وارد شدن به موضوعاتی که ربط مستقیم به بحث ما پیدا نمی کند را نداریم، لذا تنها و فقط به آن هم بعدی از مفهوم آیات می پردازیم که متناسب پژوهش ماست.
اکنون به مقایسه فرضیه فضانوردان باستانی و همچنین دیدگاه قرآنی در خصوص همین موضوع می پردازیم. در فرضیه فضانوردان باستانی، اریک فون دانیکن در فصل دوم کتاب ارابه خدایان به صورت غیر مستقیم معتقد می باشد که موجوداتی که از فضا به زمین آمدند، با بارور نمودن چند زن بومی، نسلی را به وجود آوردند که خلاف قانون طبیعت بوده می باشد. یا در مقدمه کتاب مذکور می گوید:« . . . با آن وجود معتقد هستم که آن ناآشنایان قسمتی از انسان هایی را که در آن هم زمان می زیسته از بین برده و همچنین نوع جدید و همچنین شاید هوموسپین ها(انسان هوشمند امروزی) را به وجود آورده اند. . . ». لذا در رایج ترین وجه فرضیه فضانوردان باستانی نسل تمام انسان هومونئاندرتال، هومورودسینسیس و همچنین . . . توسط موجودات فضایی منقرض نشده که تنها و فقط اصلاح نژادی بر روی آنها صورت داده شده می باشد. ذکریا سیتچین نیز در کتاب برخوردگان با جایگاه الهی- Divine Encounters ابراز می دارد یک آنوناکی به نام انکی پیشنهاد داد که با خلق بردگانی ابتدایی یا هوموساپینس از طریق مهندسی ژنتیک، آنوناکی را از درد و همچنین رنج کار در معادن طلا رهایی بخشند.
ولی باید توجه داشت طبق دیدگاه قرآنی مطابق آیه ۳۰ سوره بقره، الله می گوید که انسان را بر روی زمین خلیفه قرار خواهم داد. در آیه مذکور اشاره ای به حیات مادی هوشمند ماقبل انسان بر روی زمین نشده می باشد. لیکن مفسرین خودشان در راستای پاسخگویی به سئوالاتی که از معنای آیه بر می خیزد، داستان نسناس یا انسان های ماقبل آدم را مطرح نموده اند. بنابراین بایستی و حتما تکرار نمایم که قرآن حرفی از نسناس یا انسان نمای ماقبل آدم نزده می باشد.
پس داستان نسناس یا موجودات انسان نمای ماقبل آدم که ساکن زمین بوده اند، از چه پشتوانه ای بر خوردار می باشد که امروزه در بین مسلمانان تبلیغ می می شود؟ بایستی و حتما گفت برخورد مفسرها با سئوال فرشتگان از خداوند در آیه ۳۰ سوره بقره مبنی بر آن که: « پروردگارا، آيا كسي را در آن هم قرار مي دهي كه فساد و همچنین خونريزي كند؟»، به سه شکل عمده بوده می باشد.
تیمی از مفسرین بر آن عقیده بوده و همچنین خواهند بود که زیرا و به درستی که فرشتگان شاهد فساد و همچنین عصیانگری موجود به نام نسناس بوده اند که در نهایت پیش از خلقت آدم ابوالبشر مورد غضب خداوند تبارک و تعالی واقع شدند از صحنه زمین محو گردیدند، به ذهنشان خطور کرد که نکند آدم هم موجودی مشابه نسناس باشد. منابع و همچنین مستندات آن تیم کم بوده و همچنین نه تنها احادیث مورد اتکایشان وجود نسناس را ثابت نمی کند، که حتی نشان می دهد که لفظ نسناس معانی غیره ای هم دارد مثلاً عامه اشخاص غیر از اولیا الله و همچنین پیروانشان در روایتی منسوب به حضرت علی و همچنین یکی از فرزندان ایشان.
تیم دیگر از مفسرین معتقدند که دلیل آن هم سئوال فرشتگان از الله در واقع به آن خاطر بوده که فرشتگان بر روی زمین شاهد حضور انسان نماهای غیره ای متعلق به دوره های قبل از خلقت آدم بوده اند. امروزه انسان شناسان اروپایی از آن هم نمونه انسان ها تحت عناوین مختلفی یاد می کنند و همچنین ظاهراً توانسته اند که تا هفت میلیون سال شمسی پیش سر شاخه ها را ردیابی کنند.
بایستی و حتما گفت که شواهد مرتبط تا زمان هوموهابیلیس چنان ضعیف می باشد که مشخص نیست انسان نما خواهند بود یا میمون. در واقع قسمت و بخش اعظم آن تقسیم بندی توسط دانشمندان تکامل گرا گرفته شده می باشد. همانطور که پیداست هوموساپینس بر خلاف سایر نژادها از هوش و همچنین ذکاوت بر خوردار بوده می باشد. البته محققین اروپایی پذیرفته اند که حین ظهور هوموساپینس، از سایر نژادها تنها و فقط نئاندرتال زنده بوده می باشد که البته در آن مورد هم قطعیتی وجود ندارد. گذاشتن نام هوموساپینس بر روی نژاد انسان امروزی خود گویای آن می باشد که انسان ما قبل هوموساپینس ها هوشمند نبوده اند.
از آنجا که خود آیه ۳۰ به صراحت وجود نسناس یا انسان نماها را اثبات و یا تایید نکرده می باشد، لذا تیم سوم مفسرین مدعی شدند زیرا و به درستی که خداوند از قبل به فرشتگان گفته بود که می خواهد موجودی بیافریند، چنان سئوالی جهت فرشتگان پیش آمد.
در مجموع آیه ۳۰ سوره بقره به ما تذکر می دهد که خداوند واحد و همچنین مطلق، زمین را جهت خلقت آدم برگزید که آن نشان می دهد پدیده رشد حیات هوشمند در پهنه هستی، خود به خودی اتفاق نمی افتد و همچنین تنها و فقط مطابق اراده و تصمیم راسخ مستقیم و همچنین بی واسطه خالق شدنی می باشد. تنها و فقط زمین ویژگی پذیرایی از حیات را دارد، کما آن که خداوند می گوید بر روی زمین خلیفه ای قرار خواهد داد به عبارتی دیگر انسان از ازل جهت زندگی در زمین خلق شده و همچنین نه مطابق پندار عامه مسلمین بهشتی بوده و همچنین نه مطابق پندار امثال ویلیام ترنچ و همچنین جیمز هربرت برنان در مریخ پا به عرصه هستی نهاده می باشد و همچنین نه مطابق گفته امثال روبین کالینز نوعی نژاد فضایی می باشد که به زمین آورده شده باشد.
بنابراین آیات۳۰ و همچنین ۳۴ سوره بقره، ۵۰ و همچنین ۵۱ سوره کهف به آن نقطه اشاره دارد که در زمان خلقت آدم تنها و فقط از دو گونه موجود ذی حیات تحت عنوان فرشته و همچنین جن نام برده شده می باشد و همچنین آدم اولین نمونه از نوع سوم بوده می باشد که اکنون به نژاد آدم یا انسان یا بشر معروف می باشد.
خصوصیات فرشتگان: از آیات فوق مشخص می باشد که فرشتگان از امر خداوند بر نمی تابند و همچنین مطیع امر خداوند خواهند بود. به نظرم کاملاً با سرشت نیک و همچنین مثبت آفریده شده اند، چیزی معادل مفهوم قدر مطلق در ریاضیات. به نظر من ایشان بایستی و حتما به دلیل درک عظمت خداوندی لحظه ای هم به فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن سرپیچی از اوامر او همچنین بر نیایند و همچنین فرمان الله را بی کم و همچنین کاست اجرا نمایند. آیه ۳۰ سوره بقره نشان می دهد که ملائکه قدرت اندیشیدن و همچنین سئوال پرسیدن را دارند لذا با شعور و همچنین فهیم خواهند بود.
در خصوص فلسفه وجودی فرشتگان به پرسیدن آن سئوال از تو عزیزان بسنده می نمایم: آیا تمامی حکومت ها، سیستم های حاکمیتی از دیکتاتوری تا دموکراسی و همچنین شهروندان و مردم شهر سالاری، جهت دست یابی به اهداف سیستم مستلزم و نیاز به یک سری اشخاص و همچنین اشخاص مطیع، معتمد و همچنین آگاه ندارند؟ آن اساسی ترین فلسفه خلق فرشتگان می باشد که هرکس کار و همچنین وظیفه ای بر عهده داشته باشد و همچنین آن هم را کاملاً دقیق و همچنین درست انجام دهد. نزول آیات الهی بر پیامبران توسط جبرئیل، گرفتن روح آدمی توسط عزرائیل، نابود سازی شهروندان و مردم شهر سدوم و همچنین . . . نشان می دهد که مادی نیستند و همچنین قابلیت هایی دارند که جهت ما حتی قابل درک نیست. حضور جبرئیل از آدم تا خاتم گواه آن می باشد که مردن و مرگ در آنها راه ندارد و همچنین زیرا و به درستی که غیرمادی خواهند بود، مشحص نیست با تکیه بر چه قوانینی در عالمشان حرکت می کنند. در سوره ذاریات آمده می باشد که زیرا و به درستی که غذا نخوردند، ابراهیم نبی را خوف گرفت. متاسفانه کمک گرفتن از احادیث ائمه خیلی زیاد مشکل می باشد و همچنین به آن دلیل که بسیاری از احادیث تحریف شده اند، از وارد شدن به آن مبحث می پرهیزیم.
خصوصیات جن: خود لفظ جن یعنی نادیدنی، پس اجنه نادیدنی خواهند بود و همچنین ابلیس نیز از آن نژاد می باشد. سرباز زدن ابلیس از سجده بر آدم نشان می دهد که ایشان مختار کامل خواهند بود. از شیاطین و همچنین ابلیس در جای جای قرآن، خناس در سوره ناس و همچنین عفریت در سوره نمل نام برده شده که همگی از طایفه جنیان خواهند بود. کلمه جن حداقل ۲۱ بار در قرآن تکرار شده می باشد. خصوصیات جن ها را در حین بحثمان بررسی کردن می کنیم.
۲- در آیه ۱۳۰ سوره انعام آمده می باشد که:
« يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ و همچنینَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي و همچنینَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَو همچنینْمِكُمْ هَـذَا… – اى تیم جن و همچنین انس آيا از ميان تو فرستادگانى براى تو نيامدند كه آيات مرا بر تو بخوانند و همچنین از ديدار اين روزتان به تو هشدار دهند…».
آن آیه نشان می دهد که اولاً اجنه هم مانند انسان ها شامل پیامبرانی بوده اند که آنها را به پرستش و همچنین انذار خداوند دعوت می نموده اند. من نمی پذیرم که فرشتگان اقتدار و قدرت اراده و تصمیم راسخ گیری ندارند ولی باید توجه داشت معتقدم که درک الله باعث شده تا رغبتی به تکفیر و همچنین عصیان نداشته باشند. پس نیازی به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هم ندارند زیرا و به درستی که مستقیم و همچنین بی واسطه امر خداوند را اجرا می نمایند. آیه بالاتر نیز به صورت غیر مستقیم آن را نشان می دهد. ولی باید توجه داشت آیات ۷ و همچنین ۲۱ سوره فرقان به صراحت می گوید که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرشته نداشته ایم:
«لَو همچنینْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً -چرا فرشتهاى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشدار دهنده باشد» و همچنین «و همچنینَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءنَا لَو همچنینْلَا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَو همچنینْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ و همچنینَعَتَو همچنینْ عُتُو همچنینًّا كَبِيرًا -و همچنین كسانى كه به لقاى ما اميد ندارند گفتند چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند يا پروردگارمان را نمىبينيم قطعا در مورد خود تكبر ورزيدند و همچنین سخت سركشى كردند».
در آیه ۱۳۰ سوره انعام، در کنار انسان موجود غیره ای را می بینیم که جن نامیده شده می باشد. چرا از فرازمینی های مورد تاکید فرضیه فضانوردان باستانی نام برده نشده می باشد؟ در صورتی که نیازی نبوده می باشد، پس چرا از اجنه نام برده شده می باشد؟ در پس نتیجه آن می شود که یا فرازمینی مادی مورد ادعای دانیکن و همچنین سیتچین وجود ندارد یا در صورتی که هم هست بایستی و حتما جزو تیم اجنه باشد که در آن صورت باز گفته های قرآن صحیح خواهد بود نه دیدگاه دانیکن و همچنین سیتچین.
دوماً می بینیم که ابتدا از جن نام برده شده و همچنین سپس از انس. با توجه با آیه ۳۴ سوره بقره، آیه ۵۰ سوره کهف و همچنین آیه ۱۳۰ انعام می قدرت پس نتیجه آن می شود که گرفت که اجنه قبل از انسان خلق شده اند. خود قرآن هم به صراحت می گوید:
« و همچنینَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ». بنابراین قبل از انسان به تمدن رسیده اند و همچنین قبل از انسان محتاج به راهنمایی بوده اند. لذا در زمان خلق آدم شامل اجتماع بوده اند و همچنین منطقی می باشد که در هر زمان جمعیت اجنه از انسان اکثرا و بیشتر باشد. به همین دلیل ابتدا از ایشان نام برده شده می باشد زیرا و به درستی که در فرآیند آفرینش قبل از انسان آفریده شده اند. جهت نمونه آیه ۵۶ سوره ذاریات هم اول نام جن ذکر شده می باشد: « و همچنینَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ و همچنینَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ».
در آیه ۵۱ سوره کهف به آن نقطه اشاره شده می باشد که آفرینش آسمان ها و همچنین زمین، قبل از آفرینش ابلیس و همچنین فرزندانش بوده می باشد. حتی خداوند تاکید دارد که ابلیس و همچنین ذریه اش از نحوه خلقتشان آگاهی ندارند. آن آیه به صراحت اصلی ترین دستاویز فرضیه فضانوردان باستانی را که ظاهراً علمی هم هست، رد می کند. صرف نظر از مفهوم آسمان ها، خداوند می گوید قبل از خلقت ابلیس که از جنیان بود، کائنات را خلق نموده می باشد. آیه ۵۰ نیز می گوید که زمان آفرینش آدم، ابلیس حضور داشته می باشد، یعنی جنیان قبل از آدم آفریده شده اند. پس دیدگاه قرآنی می گوید اول کائنات خلق شد، سپس اجنه خلق شدند و همچنین در گام آخر انسان آفریده شده می باشد.
اکنون معادله دریک (Drake Equation) در بستر فرضیه فضانوردان باستانی با بحران شدید روبه روست. البته بدون استناد به قرآن نیز قابل پذیرش می باشد که اول سیاره ای قابل سکونت وجود داشته باشد تا در گام بعد موجود ذی حیات پا به عرصه بگذارد. خود علم فیزیک، اخترشناسی و همچنین اختر فیزیک هم می گوید که عمر کیهان (آسمان اول) خیلی زیاد خیلی زیاد اکثرا و بیشتر از عمر انسان می باشد. بنابراین در عصر انسان ها خداوند کائنات را ساخته بود. در پس نتیجه آن می شود که گزاره ی: «منطقی نیست که خداوند کیهانی به عمق ۱۶ میلیارد سال شمسی نوری را تنها و فقط جهت انسان خلق نموده باشد»، خود به خود مردود می باشد زیرا و به درستی که کیهان جهت انسان خلق نشد بلکه انسان جهت زندگی در بخشی از کیهان خلق شد، کما آن که با محو شدن زمین، او همچنان قادر به ادامه مسیر خویش می باشد.
اکنون بستر بحث ما قرآن و همچنین اسلام می باشد لذا بایستی و حتما تذکر دهم که ناتوانی انسان جهت تسخیر کائنات خود نشان از مخلوق بودن انسان می دهد که لاجرم بایستی و حتما با خالق خود تفاوت هایی داشته باشد. چنین نقطه ضعف هایی مانع از آن می می شود که انسان امروزی ادعای خدایی نماید.
بایستی و حتما اذعان نمایم که معادله دریک بر مبنای نظریه تکامل داروین تدوین شده می باشد و همچنین هر دوی آن ها به نوعی مفهوم خلق خود به خودی را در بطن خود دارند. در واقع در صورتی که نظریه داروین را رد کنیم، در آن صورت انسان بایستی و حتما مخلوق مستقیم و همچنین بی واسطه الله باشد. گرچه بشر در طول زمان به لحاظ ماهوی تکامل داشته می باشد ولی باید توجه داشت آن تکامل به گونه ای نیست که خود آدم زاده نسلی از میمون ها باشد. در صورتی که انسان خود به خود خلق نشده، محصول جهش ژنتیکی نیست، پس بر اساس اراده و تصمیم راسخ یک آفریننده آفریده شده می باشد. اکنون بایستی و حتما دید که آیا آن آفریننده تمایل به آفریدن انسان نماهای غیره ای هم داشته می باشد یا خیر؟
لذا نه تنها هیچ دلیل ملموس و همچنین مستند در دست نیست که نشان دهد خداوند صدها، هزارها، میلیون ها و همچنین . . . نژاد هوشمند در پهنه هستی خلق نموده می باشد، حتی در کتابی مانند قرآن که گفته می می شود کلام خداست تنها و فقط دو نژاد هوشمند(جن و همچنین انس) و همچنین یک نژاد شامل قدرت بروز دادن رفتار هوشمندانه(فرشته) را معرفی می کند و همچنین نه ذره ای اکثرا و بیشتر.
ادامه دارد …
لینک منبع : http://www.silent-truth.com/post-437.aspx
آذر ۲۹, ۱۳۹۷ 0
آذر ۲۵, ۱۳۹۷ 0
آذر ۱۷, ۱۳۹۷ 0
آذر ۱۵, ۱۳۹۷ 0
مهر ۲۰, ۱۳۹۸ 0
خرداد ۱۴, ۱۳۹۶ 0
خرداد ۰۷, ۱۳۹۶ 0
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۶ 0